امروز رفتم مغازه دوستش شوهرم مثل اینکه چتدوقتی بادوستش قهره ومن اصلاخبرنداشتم وقتی رفتم توی مغازه دوستش یهوتامنودخترمودید بلندشدسلام علیک گرم جوری ک خودم تعجب کردم دخترموبغل کرد برد پشت میزوبهش میگفت عموهرچی میخوای بردار بعدیهوشروع کردب تعریف کردن ک باشوهرم بحثشون شد وماجرای بحث وهی میگفت کارتموبگیرزنگ بزن تابقیشوبگم برات ک شوهرم چکارم کردمنم گفتم والامن کارب دعوای شماندارم چیزی هم واسم تعریف نکردنمیدونستمم باشماقهره اینطورگفتم ک فکرنکنه من عمدا رفتم مغازش خرید دخترم شد۹۰۰تومن هرچی گفتم کارت نکشید منم شمارشو جلوی مغازش جوری ک ببینه انداختم روزمین وازروش رد شدم بعدم کارتو دادم برادرم گفتم برومغازش کارت بکش یادم رفته بودکارت ببرم دیگ اونم قطعا جلوی برادرم ک جرعت نداره پولشو کم نکنه
حالا ب نظرتون اینکارا ک کردم کافیه یاهنوز عذاب وجدان داشته باشم یعنی من خیانت کردم من اصلانمیدونستم قهرن وگرنه نمیرفتم مغازش