من تا حالا وارد یه رابطه جدی نشدم،در حد اشنایی بود فقط چون یه بار از ته دلم عاشق شدم و نشد دلم نمیخواست کسی و تو اون دوره کنار خودم نگه دارم که اذیت شه گفتم بزار حالم بهتر شه بعد...دوستم که خیلی صمیمی بودیم همش سر این قضیه مسخرم میکرد جوری که دیگ واقعا داشتم قبول میکردم ایراد از منه که به بقیه میگم فعلا امادگیشو ندارم.ریز و درشت مسائل خانوادگیشو میذاشت در اختیارم که بابام مریضه مامانم اینحوریه خانوادم عمم دختر عمم تا کل فامیل....بعد رابطه با پارتنرشو میگفت به بقیه دوستام میگم تو که تا حالا تجربه نکردی بلد نیستی ادم باید بلد باشه این چیزارو...بعد بعدها متوجه میشدم بقیه هم در جریان اینکه من تا حالا جدی با کسی نبودمم بودن:|خیلی ناراحت میشدم چیزی نمیگفتم بعد تموم خوش گذرونیاشونو عکس و فیلم میگرفت برام میفرستاد یا ویدیو کال میفرستاد تو تلگرام و مسافرت رفتناشونو همه رو جز به جز... یا تعریف میکرد که چقدر هواشو و داره و ازین حرفا بعد سر هیچی برمیگشت تیکه مینداخت بهم که فلان دوستم میدونه تو هیچی نمیدونی از رابطه...در صورتی که اون دوستشم هیچوقت نبود تو یه رابطه:/ همش بهم میگفت بری تو رابطه من از حسودی دق میکنم نمیزارمممم...😐خلاصه همش انگ اسکل بودن بهم میزد تو زندگیم الان نیست ولی فکر و خیال واقعا اذیتم میکنه که حتما من مشکل دارم که نتونستم تجربه کنم و میدونم چیز مهمی نیست برای غصه خورد ولی خب اون مسخره کردنا هنوز انگار تو مغزمه و بیرون نمیره...ولی حقیقتا من نمیتونستم با وجود کسی که تو ذهنمه یکی دیگ رو کنارم داشته باشم:))))