یه مدت
شوهرم شبها کابوس میبینه
به من میگه هیچ حسی بهت ندارم و فقط باید جداشیم
یه بچه دارم
نمیخوام به خاطر اونم شده زندگیم از هم بپاشه
همسرم به خاطر بچم گریه میکنه
حالش اصلا دست خودش نیست
فقط میگه جدا شیم
توافقی هم
میگم من طلاق نمیخوام میگه اگه توافقی نیای جداشیم اذیتت میکنم
تو زندگی هیچی کم نذاشتم خیلی بی احترامی و توهین و بی توجهی دیدم ازش ولی دوست نداشتم جداشیم
ولی بااین وجود الان اینطور شده با من