ده ساله ازدواج کردم و شوهرم بد نیس از طرفی خانوادش خیلی اذیتم میکنن تهین تحقیر بی احترامی تهمت هرچی ک فکر کنید ی پسر ۳ ساله هم دارم تازه فهمیدم شوهرم ب یکسری دارو ب اسم فنتالین هم اعتیاد دارن زنگ زدم ب خانوادش گفتم ک اطلاع داشته باشن ولی جز توهین و تحقیر چیزی گیرم نیومد واقعا خستم حقم نبود بعد اینهمه اذیت شدن و صبر کردن این هم نصیبم بشه میخوام طلاق بگیرم اما پسرم چی میشه از زندگی بعد طلاق میترسم نمیخوام بعدا بچم بگه کاش طلاق میگرفتی یا بچم بعد طلاق بگه چرا طلاق گرفتی تو دوراهی موندم خواهش میکنم بگید چیکار کنم
یا خدا من میترسم ازدواج کنم دیگ
چقد زندگی سخت شده
ببین طلاق برا پسرت خیلی بهتر از اینه که تو یه خونواده سمی بزرگ شه که هرروز دعواست
اینو من خودم تجربه کردم و بعضی وقتا میگفتم چقد‌خوب میشد مامان بابام طلاق میگیرفتن
ولی خب شاید شرایط شما اینجور نباشه
ولی سعی کن اول به پسرت فکر کنی بعد تصمیم بگیری
ببین کدم انتخابت به صلاح پسرته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
