خسته شدم احساس میکنم تاپیکا رو افکارم تاثیر گذاشته ،نسبت به زندگیم بدبین شدم
جدی نگیر،واسه اوقات بیکاری و همصحبتی بیا اینجا،زیاد جدی بگیرید اعصابت خراب میشه دروغگو ها هم یکم توجه کنی مشخصن تاپیکای سریالی،یا زیادی بی ربط،یا مدل صحبت کاربرا،اسمارو بخاطر داشته باش،اصلا با یه سریا هم کلام نشو،تو تاپیکای خیانت و ...که باعث شک میشه نرو اصلا
شوهرمو خودم دوست داشتم از اول خودم همه خاستگارامو رد کردم تا باهاش ازدواج کنم ،یخورده حسابگره و خودخواه،از پونزده سالگی یه بیماری گرفته که باعث شده بخاطر توجه مامانش خودخواه بشه اخلاقیاتش،حس میکنم به من اهمیت نمیده فقط خودش مهمه و خودش،از پارسال که دخترم فوت کرده. یکم افسرده شدم اعصابم از دست شوهرم خورده اصن نمیدونم چه مرگمه حس میکنم من صد خودمو تو زندگی گذاشتم و اون نه
در کرب و بلا بی طرفان بی شرفانند تاریخ همین است یزیدی و حسینی