[QUOTE=352833778]
مافعلا با این فکر خودمونو اروم کردیم که من باب خبرچینی وغیبت بود وشاید....
اگه توی داداگاه این‌موضوع جلو بکشم قاضی پرینت مکالمه وپیام میده
فعلا
خیلی اتفاقی متوجه شدم خانم برادرم باشوهرم تلفنی باهم صحبت میکنند
ما من باب اینکه فقط اینها درحدهمون غیبت وخبرچینی بدگویی باهم صحبت میکنند اینجور دل خودمو رو اروم کردیم یعنی خواستیم فکر بد نکنیم
خانوادم خواستن روبه رو کنند که این اقا خودشو زد به کولی بازی دعوای بزرکی درست‌کرد دست روی من مادرم برادرم بلند کرد درکیری درست شد بینی من اسیب دید الان من بازم فرصت دادم و درخواست طلاق ونهریه ندادم هنوز فقط بنا بر دلایلی که گفتم دوهفته اس نه اظهار پشینونی کرده
نه دنبال ما اومده حتی سراغ پسرم که نزدیک مدرسه اشه وهیج کاری هنوز براش نکردم نه خرید لوازم نه سرویس اینجور کارها
خانوادم میگن عجله نکن بازهم اشکال نداره و برگرد
بنظرتون چکار کنم تو روخدا راهنماییم کنید احتیاج دارم کسی باهام صحبت کنه
مشاوره هم برید
چون ممکنه بتونید اوضاع را درست کنید.
بالاخره به هر دری بزنید،تا بعدا حس پشیمانی نداشته باشید.
درکتون میکنم، خیلی از مردها رفتارهای نادرست دارند.
ولی بعضی هاشون از یک جایی به بعد عاقل میشن.
البته مقدار صبر وتحمل هم تاثیر داره.
[QUOTE=353424860]
الان بیست روزه خونه پدرم هستم دو روز پیش بهش گفتم بیا دنبالم گفت نمیام خودم رفتم خونه کلی باهاش حرف زدم بغیرازبداخلاقی توهین وتهمت چیزی نگفت
گفتم بیا دوباره درست کنیم
گفت نه تموم کنیم کلا نمیخواد زندگی کنه میخواد آزاد و رها باشه مسئولیت نداشته باشه شنبه میرم برای کارهام تااالانم هم صبر کرده بودم
عزیزم بیشتر از این خودتو خرد نکن
برو سراغ جدایی
