یه سری خاطرات هست که آدم خجالت میکشه حتی تو خلوت خودش مرورشون کنه چون از خودش خجالت میکشه. از حماقت زیاد، از خریتِ بیانتها، از اهمیت دادن به آدمای لاابالی...
همسرم ساعت 4رفت سرکار منم پاشدم بدرقه اش کردم دیگه نخوابیدم البته ناگفته نماند جغد هم تشریف دارم🙃
من سال ۸۸عضو نی نی سایت بودم دقیقا وقتی پسرم بدنیا آمد با این سایت آشنا شدم و تا سال ۹۷هم تو سایت بودم ولی بنا ب دلایلی از سایت رفتم و تو سال۱۴۰۱باز آمدم تو سایت اینجا برام دلگرمی و سرگرمی هست لطفا دل همو نشکنیم چونکه هیشکی همو نمیشناسه ب کارما هم اعتقاد داشته باشین و لطفا برای نیت من خواستین صلوات بفرستین و لایک کنید منم برای نیت شما صلوات میفرستم انشالله همه مشکلشون حل بشه و ب مراد دلشون برسن زندگی خیلی کوتاه هست قدر داشته هاتون رو بدونید