2777
2789
عنوان

پوشک بچم هفت ساعت عوض نشده بود

| مشاهده متن کامل بحث + 440 بازدید | 28 پست

طفل معصوم با این پوشک چی کشیده پماد بزنید براش

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم همینطور

💔💔🥲🥲

من کنکوری سال ۱۴۰۵ رشتم تجربیه و امیدم فقط به اینکه سال پزشکی یا دندون بیارم ایشالله همتون هر مشکلی دارین و خواسته برآورده و حل بشه دعا کنین به رشته مورد علاقم برسم‌من تو جوونی پیر شدم به اندازه مامانم درد کشیدم از اون بیشتر سرمو شدم با قدرت ادامه بدم بخونم همه میگن نمیشه نمیتونی اما میشه میشه میشه میشه دعام‌کنین لایک‌کردین صلوات میفرستم براتون ❤️❤️❤️

رفتم جایی کار داشتم خانمه رب انار خونگی و اینجور چیزا می‌فروخت.بچه یکی هم خونه ش بود پرستاری میکرد.مامانه شاغل دیدم بچه رو میزنم.بچه چند ماهه.و با خنده گفت یه روز سر بچه داد زدم،مامانش بعد گفت این رفتارش تغییر کرده ترسیده شما کاریش کردید دکترا نیمفهمن؟اونم حاشا کرده بود.خلاصه واقعا بچه مردم عیب برداشته بود ! تیک عصبی بود نمیدونم چی.تو دلم گفتم این مادر به چه قیمتی می‌ره سر کار کجای دنیا رو میگیره(خودمم شاغلم فمینیست‌های عزیز نریزید سرم.منتها شغلم فریلنس هست دورکاری میکنم صرفا به خاطر بچه م.)

یکبار دیگه پسرم رو میزاشتم پیش ۱.یه بچه اونجا بود شیرخوار.این بچه به قصد مرگ گریه میکرد.من مادرم قشنگ می‌فهمیدم گرسنه س.هرچی گفتم شیر بدید گفتن امروز مادرش شیر نداده کا هم شیرخشک متفرقه نمی‌دم شاکی میشه.این بچه ضجع میزد از گشنگی.دیوانه شدم.تا خود ظهر.باز تو دلم مادر رو میخواستم خفه کنم میخواستم بگم  کجای دنیا رو میگیری به کجا میرسی اینجور بی مسئولیتی؟

دور از جون استارتر.

تازه اینا متفرقه بود.

یه مهد هست سمت ما،ماهی پنج میلیون شهریه شه و مثلا خیلی خوبه و ...خانمه می‌گفت رفتن واسه بچه خودشون که دیدن یه بچه رو انداختن تو یه اتاق خالی در هم روش قفل! اونم ضجه می‌زده.یعنیشما ماهی پنج میلیون بدی واسه بچه سه ساله بعد بندازنش تو اتاق.

این مهد که میگم دیگه شیکی و ادعای رفتارها و آموزشهای آنچنانی و ...ش گوش فلک رو کر کرده ...

به چه قیمتی؟و به چه طریقی؟

نمی‌گم نرید.فقط بپرسید به چه قیمتی ؟شاید شغلی دارید که حقیقتا می ارزه.تیکه نمیندازم.جدی میگم.ولی بپرسید.بگید به چه قیمتی.


رفتم جایی کار داشتم خانمه رب انار خونگی و اینجور چیزا می‌فروخت.بچه یکی هم خونه ش بود پرستاری میکرد.م ...

شما چرا این همه تحقیق کردی در مورد پرستار و مهد کودک وقتی که خودت نمیخواستی استفاده کنی ازشون؟

برای این که تو دل اون بنده خداهایی که احتیاج دارن به کمک مهد و پرستارو خالی کنی؟

شما چرا این همه تحقیق کردی در مورد پرستار و مهد کودک وقتی که خودت نمیخواستی استفاده کنی ازشون؟برای ا ...

اول اینکه چه حوصله ای داری تاپیک قدیم ریپلای میزنی به من.

دوم پسرم رو برده بودم مهد.که اون بچه گرسنه رو دیدم.می بردم مهد.

اون دومی که گرونه ولی بچه رو قفل کرده بودند هم تو مهد دیگه پسرم شنیدم بحث این بود که مامانه می‌گفت جای دیگه می‌خواسته ثبت نام کنه همون روز ثبت نام و واریز پول،اتفاقی فهمیده و شانس آورده و...

ولی مهدش رو ساعتی می‌بردم همیشه جهت سرگرمی نه تایم مستمر طولانی‌.امسالم پیش دبستانیه‌

بی زحمت ریپلای نزن.زدی هم مشکلی ندارد هرجور راحتی.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز