سرگئی لازاروف میگه :
بارها از من می پرسند: هماهنگی و ثبات در خانواده چقدر به زن بستگی دارد؟
از نظر من خانه یعنی زن. چطور ؟
مرد همیشه در خارج از منزل برای قرن ها فعال بوده است. او نگران بود که خانواده اش سقفی بالای سر داشته باشند و غذای کافی داشته باشند. او نگران بود که مرزهای وطن امن باشد.
او نگران بود که خانواده امن و مرفه باشد.
او فقط گاهی در خانه ماند تا کمی استراحت کند و از گرمای زنانه لذت ببرد. بدون یک زن در کنار او یک مرد حتی نیازی به خانه دائمی ندارد. طبیعت، سخره ها، جنگل و کوه ها برای مرد فرقی با خانه ندارد اگر او در خانه زنی امن نداشته باشد. همچنین می تواند کل عمرش زیر درخت یا در سوراخ سخره ای با شکار و جنگ با حیوانات تداوم زندگی دهد.
یک مرد مجرد تقریباً به هیچ چیز در جهان نیاز ندارد. این زن است که او را تشویق می کند تا خانه ای بسازد، با او خانواده تشکیل دهد. چون مرد دوست دارد مراقبت کند و او برای این کار تکامل پیدا کرده است. زن نباید با او رقابت قدرت کند. کار زن چیز دیگریست.
هر چه زن بیشتر به آسایش خانه اهمیت می دهد، به فضای گرم و مراقبت بیشتر اهمیت می دهد، خانواده هماهنگ تر و مرد فداکارتر است.
اما اگر زنی مرتباً قلمرو مادی و معنوی مرد را نقض کند و برای مرد سرکشی کند، خانواده نابود خواهد شد.