انقدددددددددد تمیز بود و شسته رفته که کف کردم. دیروز اون اومد خونمون. من خونه رو خداروشکر تازه مرتب کرده بودم ولی ظرفا نشسته بود. دیروز با خودم میگفتم خداروشکر خونه ام تمیز بود اومد . امروز که رفتم خونه اشو دیدم فهمیدم از نظر اون احتمالا خونه من خیلی هم کثیف بوده. از سر شب افسرده شدم. چرا من انقد زن بی سلیقه و بی حوصله ای هستم
خودت با کسی مقایسه نکن شرایط روحی وجسمی همه مثل هم نیست
خب نباش
شاید کارگر دارن
اهمیت نده ،
اون حتی یادشم نیست خونه شما چ شکلی بوده
همه چیز تمیز بود همه چیز هم شیک بود. من اصلا وسیله تزئینی تو آشپزخونه ام ندارم ولی اون همه چیزاش قشنگ و تمیز و تزئینی بود.مبلاش نو بود و تمیز یه چیزی هم انداخته بود رو مبل ها. مبل های ما خیلی کهنه و قدیمی شدن بور شدن رنگشون کدر شده.
شاید وسواسیه
خودشو از بین میبره '' چهار سال دیگه از کمر و''از دست وپا میفته
لابد بچه هم نداره
شایدم وسایل خونشو عوض کرده
بچه بیشتر میریزه. خودمم تو شستن ظرفا تنبلم. مثلا روفرشی رو انداختم تو ماشین شستم پهن کردم همون شب بچه ام شیر کاکائو ریخت روش. دیگه واقعا حوصله ام نمیشه بشورمش میگم بذار بیشتر کثیف کاری کنه بعد. یا مثلا بچه ام انقد با پرده ور رفت تا چوب پرده کلا از بیخ و بن افتاد. یک ماهه شوهرم هی امروز فردا میکنه درستش نمیکنه. مثلا مبلا رو چیکار کنم که از ریخت افتادن. فعلا شرایطش ندارم عوضش کنم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
