آخرین باری که گریه کردین کی بود

همین دو ساعت پیش 

هر روز گریه میکنم. امروز هم گریه کردم یک کلیپ شفا یافتگان امام‌رضا رو دیدم

من همین الانم‌حال گریه دارم ولی خودمو نگه داشتم چون شثهرم همش اذیت میکنه 

همین امروز دلم خیلی شکست

چند روز پیش بخاطر مریضی خواهر شوهرم 

ده دقیقه پیش امروز تولدمه شوهرم نه تنها برام کیک و کادو نخرید مثل طلبکارها برخورد میکنه آرزو دارم بمیرم خسته ام خسته 

یادم نمیاد زیاد اهل گریه نیستم فقط ده روز پیش عمل داشتم قبل بیهوشی گفتم خدایا منو بچمو تو پناه خودت حفظ کن از گوشه چشمم اشک اومد بعد بیهوشی اومدم بخش هنوز اشکم بود شوهرم گف گریه کردی گریه نداره که😁

از شنبه یه سری گریه میکنم ۱۲ هفته بدون هیچ دلیلی به خون ریزی افتادم بچم سقط شد با اینکه بچه دوم بود نمیتونم کنار بیام هی ناشکر شدم چرا 

یکی دو روز پیش، تازه جدا شدم.‌از اینکه خلاص شدم، خوشحالم اما از این جهت که کلی ظلم در حق ام کردن، سرافکنده سدم، عمر و جوانیم تباه شد، دلم آتیشه. دلیل شن نکبتها

امروز صبح

منم از قوم شوهر ،نادرشوهر،رفتارش،زبون نیش مارش،غیبت کردناش ازمن ،فرق گذاشتناش...هرروز کارم گریه ست...

مورد اخریش اینه که مامشهرمیخواستیم بریم‌مرندمونو گداشتیم‌طبقه ی سوم اونا دوم‌میشینن...بما گفت پرندتونو بردارید صداشون اذیتم میکنه عصبی میشم درحالیکه پرنده ی ما خیلی ساکته کلا ۱بارصبح ساعت ۱۰صبح میخونه ۱بارساعت ۵بعدازظهر...ولی چندروزه ۲تاعروس هلندیه حاریم اسنجاست از ۶صبح بکوب جیغ جیغ میکنن...به اونا که نمیگه سرم درد میگیره عصبی میشم بیاید ببرید...

۱مورد قبلتر اینکه غیبت متو میش عروس خواهرش کرد...منی که هیچی براشون از احترام کم‌نذاشتم تایمی که مریضن منم که براشون همه چیز درست میکنم همه حوره هواشونو دارم ولی اون عروس بزرگه بدون همه ی اینچیزا...تاج سرشونه

بااینکه یه بچه دارم ولی نمیتونم کنار بیام نه حس غذا دارم نه مراقبم کارم شده هرروز گریه کنم خودم نفرین

ممنونم واقعا خدا خیرتون بده

ای بابا امان از دست این مردا

یادم نمیاد کی بود 

مرد بودن سخته مجبوری بریزی تو خودت تا کسی احساس ضعفتو نبینه 

اشکاتو نبینه 

توی اوج داغونی باید خودتو قوی نشون بدی 

مرد بودن خیلی سخته