من با کسی اشنا شدم برای ازدواج تقریبا ۱ ماه بودش، روانمو ازم گرفت اعتماد ب نفسمو ازم گرفت دقبقا توی ۱ ماه ۴ کیلو کم کردم
چرا
چرا
چرا
خب دیگه تاوان دادی تمومش کن
فقط اومدم اینجا اروم شم. جوری ک برای واقعا مریض روانی بود و دایما از من ایراد میگرفت.
چی میگفت بهت
هر کاری میکردم میگفت تو خسیسی، حالا منه بیچاره. همش میگفا تو عوضی هستی، فوق العاده بددهن، ی نمونه کارش این ک استند قفس میخاست میگفت من استند قفس داشتم ولی تو باعث شدی عمم استند رو ببرع، حالا من بیجاره از همه جا بی خبر
اونقدر کفت ک من گفتم پیدا میکنم برات یکی، فکر کنید پیدا کردم خریدم پول اسنپ دادم اوردن دم خونشون. بعدش گوشیشو خاموش کرد. اخز شب پیام داد تو دست دوم خریدی تو روت شد اینو برام بخری.حالا دست اول بود
اونجور آدمی رو دمشو بگیر بنداز سطل زباله
اونقدر بددهتن ک نگو. ببخشید جوری راحت بودن ک عمه ای ک ۳۵ سالش بود زنگ میزد ب این میگفت جای حصوصیم رو چقدر ژل بزنم، یا مثلا این میگفت عمه تو باید رابطه جنسی داشته باشی
جالبع گوشیشو از غروی خاموش کرده الان روشن کرده ک اره استند دست دوم بوده و ما ب درد هم نمیخوریم و بلاکم کرد یهو
مگ میشع اخه
ممنون ک ب درد دلام گوش کردید. حالا بقول بچه ها اگه مادرشوهر عروس یا خواهرشوهر بود همه سر و دست میشکستن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
