سلام پدر شوهرم مغازه داره
وسیله هاش مغازه توی حیاطه خونمونه
مستاجر اورده
طبقه ی پایین من طبقع ی بالا هستم
من شب میترسم در حیاطو قفل میکنم
این خانمه می بینه قفل کردم میره درو
باز میکنه وارد خونه میشه درو محکم میکوبه
چهار ستون خونه میلرزه
اینو بگم که من دو ساله امدیم خونه جدیمون
قبلا جای دیگه بودیم قبلا دوست داشتم خانم بود
با همه بود نمیدونستم متوجه شدم کات کردم
یکی از دوستای اون خانمه که مرد هست که قبلا بود
الان همسایه ی دیوار به دیوارمه
خیلی بی چشم رو هست جواب سلامش رو نمیدم
سلام خودش میده ازش بدم میاد
میترسم ازش بخاطر این قفل میکنم
قفل میکنم مستاجره باز عصبانیت باز میکنه
قفل نمیکنه
پدر شوهرم و مادر شوهرم و شوهرم چندین بار گفتم
بهش میگیم میگن بهش باز کارشو میکنه مستاجره
چکار کنم قفل نمیکنه باز برم قفل کنم یکسره درو پنجره میکوبه