بیین مامانم گیر داده بود صبحی چته چته بعذ من با یکی بود برا خواستگاری میخاست بیاد بعذ ب دلایل مشکلات الانم گفت نمیام بعد من داد زدم ک آره بخاطر شماهاست اینا بعذ مامانم میخاست بیاد داخل اتاق ک بابام وسط در هال بود گفت چیشده بابا چته برهم شده بود بعذ مامانم گف هیچ بهش گفتم فلان کارو انجام بده داد طره گفت بزار برم بیام دارم برات ب مامانم گفت آخه حتی ب من نگفت گوشیتو بده یا فلانی کیه یعنی نشنیده؟؟؟؟ بعذ مامانم رنگش زد ناهار بیا گفت گفت میام جهنم یعنی شنیده چی بهش بگم 😭😭😭تورو امام حسین برام دعا کنین تورو قرآن ب خبر بگذره