سلام شوهر مامانش سفر بودن یکمی بحث میکنن سر چرت پرت
بعد دستاش برده بالا دعا کرده الهی خدا بچه معلول بده جلو چشت باشه عذاب بکشی
وقتی شوهرم تعریف کرد خیلی ناراحت شدم واقعا دیدمش به رو خودم بیارم یا ن ؟؟
هر سری تلفن زنگ میزنه با همسرم دعواش میشه سر چیزای الکی وپیش پا افتاده
تو به روت نیار اصلا
تو بحث خانوادگیشون دخالت نکن
بعد هم با دعای گربه سیاه بارون نمیااد
ولی پیش شوهرت نه طرفداری مادرشوهرت رو کن نه از بدیش بگو هرچیزی بگی ب ضررته
چه بددهن
بیخیال اهمیت نده
مگه خدا بیکار وایساده یکی نفرین کنه اونم انجام بده؟
از وقتی شوهرم بهم گفت دلم یه جوری شد واقعا ترسیدم نکنه چیزی بشه
ارتباط کم کنید
منم یدونه روانی دارم ناراحت نشو ،مادر شوهر منم جلو خودمون بچه هامون نفرین کرده ،زنیکه احمق
خدا شاهده هروقت اذیتمون کردن یه اتفاق بدی براشون میافته من سپردم به خدا همه حرفاش وکاراشو
احیانا مادرشوهرت مادرشوهرمن نیست؟
مادرشوهر منم همینه هر سری پسراشو میبینه باهاشون دعواش میشه
میشنه دعا کردن
روز تولد دخترم هنوز بیمارستان بودم یک ساعت نبود زایمان کرده بودم اومده اونجا میگفت خدایا هرچقدرر این پسرم منو اذیت کرده بچه ش همونقدر پدر مادرشو اذیت کنه 😐😐
ی مدت از هم دور بشین
