میدونم احمقم میدونم بهم خیانت کرده
هرروز میرم رو اعصابش هرچی دلم میخواد بهش میگم میگم آنقدر بدبختی رفتی با کهنه یکی دیگه بیچاره
ولی.انقدر دلم براش تنگ شده که نگو دلم میخواد شب که اومدم بغلش کنم بگم بخشیدمت باهام حرف بزن
چه بدبختی گیر کردم قلبم هزار تیکه شده
میگه من هیچ کاری نکردم بهش گفتم اگه با یارو ارتباط داشتی ایدز و هپاتیت داشته باشه بدبخت خدای نکرده بچه ها هم خدای نکرده میگیرن میگه هیچی گفتم بمیر بابا من کورم
عکست رو دیدم داشتی میبوسیدی
چرا نمیگه طلایی کشیدم وسط گفتم اصلا بچه ها برام مهم نیست فقط طلاق