سلام خانما
من مادرم فوت شده زن بابا دارم
دو ساله ازدواج کردم یکبار نشده منو دعوت کنه بگه پاشو بیا
شاید ی بار دعوت کرده
به جز اون ی بار من خودم سه بار رفتم شامم موندم ینی حتی تعارفم نکرده
اونم از لجش موندم گفتم ب اون چ خونه بابامه
و منم سه بار اینا شام دعوتشون کردم
ی بار زرشک پلو و مرغ گذاشتم
ی بار فسنجون درست کردم
ی بار باقالی پلو با ماهی
دیگ دعوت نکردم با خودم گفتم بابای من ی بار نمیگه برم ب دخترم سر بزنم ببینم تو خونش حالش خوبه مشکلی داره نداره بالاخره پدره دیگ
گفتم وقتی ن دعوت میکنن ن میان خودشون ی سر بزنن چرا دعوت کنم
امروز شنیدم پشت سرم میگفته اره چی میشد دعوت میکرد حالا مگه چی درست میکنه ی باقالی پلو. درست کرده بود دیگ