اینکه هیچ مهمونی خونتون نیاد
شوهرم اجازه نمیده کسی بیاد خونمون، حالا هر وقت میخوام خونه رو مرتب و تمیز کنم یه جورایی بی انگیزه میشم و دلم میگیره، میگم برای کی تمیز کنم، البته قضاوت نکنید و نگید چه شلخته، نه به خدا شلخته نیستم در حد معمول تمیزکاری میکنم اما انگار یه کمبودی احساس میکنم، آخه من خیلی مهمون دوست داشتم و دارم
منم ک فقط از مهمون بدم میاد؟
میفهممت
ما هم توی این ده یازده سال کلا سر هم ده بار مهمون اومده خونمون.
چرا گفته کسی نیاد یعنی که چه
چرا اجازه نمیده
واه
مگه قراره فقط واسه مهمون خونه تمیز کنی؟
الان دیگه گرونیه کسی مهمونی نمیده
شوهرت هم اجازه میداد،بعده ۲بار که دعوت میکردی و دعوتت نمیکردن،تو هم وا میدادی
پدر و مادرم که فوت شدن، با برادرم هم دشمنی خونیه، با خواهرم یه مقدار اوکی بود که دیگه اونم میگه نیاد
