بنظر من که جای مادر و دختر عوض شده🤐
دختر اسکول طلاق رو فروخت واسه خرت و پرت که چی پول جمع کن برای خودش پس انداز کن
حتی پسر دخترعمه م ۷سالشه میبره شهربازی چن ساعتی
برگشتنی پسره با مادر دعوا که چرا نذاشتی بیشتر بازی کنم
از اون طرف دخترعمه م نشست زیرپای شوهرش موفق و‌پولدار بشه .اونم با کارمندش درجواب بش خیانت کرد دخترعمه م پرت کرد بیرون
بااینکه دخترعمم خیلی از کارمنده خوشگلتر بود .کلا اطرافیانش این جورین
مادر منم همینه بسیار پرتوقع
همش میگه چون تو شاغلی باید به ما پول بدی
منم تا مجرد بودم که حسابی پول خرج میکردم
بعد ازدواجم کمتر شد
وای چقدر تیکه انداخت
بازم شروع کردم خرید کردن ،اما دیدم هر چی من بیشتر هزینه میکنم مادرم پرتوقع تر میشه و بیشتر میره رو اعصابم
یه سالی دیگه خیلی براش کاری نمیکنم به شدت فاصله گرفتم
اخه اینا دخترشون شاغل هم نیس فقط شوهرش پولداره
اینام چن بار میخواستن رو داده بودن ازشوهرش قرض بگیرن که دخترعمم گفت نکنین ارزش من پایین میاد
حالا هم که خودش ب سختی جمغ میکنه چیزی براشون میگیره بیست ساله نخریدن. تهش ب حای تشکر اعصابش خرد می کنن
سلام
ببخشید سوالم بی ربطه، شما بیمارستان گاندی سزارین اختیاری انجام دادی؟ اجازه دادن؟
چقدر مثل مامان منه، انقد از خواهرم سواستفاده کرد کلا باهاش قطع رابطه کرده مگه سالی یه بار دعوتش کنه مثل مهمون
تاپیک قبلیت توهین کردی بهم قفل کردی
بیشعور همه کسو کارته دعوا داری مگ نظرمو گفتم
گفتم ادم خوبی میکنه بی منت میکنه نداره خب نخره
خاتواده تو بیشعورن توقع دارن ب منچه
