دو معنی در ذهنم شکل گرفت ؛
اول اینکه دریا با اون عظمت و وسعت و زیبایی ، از اینکه نمی تونه حتی به اندازه یک چاه دورافتاده که از سطح زمین هم پایین تره به اندازه یک جرعه از تشنگی فردی رو رفع کنه ، احساس کمبود کرده و در نتیجه حسادت می کنه .
دوم اینکه اگه دریا رو به عاشق و فرد تشنه رو به معشوق تشبیه کنیم ، اینه که عاشق هر چقدر هم قدرتمند و همه چی تمام باشه باز هم دوسن نداره ببینه معشوقش حتی برای کوچکترین چیزی به غیر او مراجعه کنه و احساس خوبی نداره .