شاید کلمه جنگ بار منفی زیادی داشت که اینقدر جبهه گرفتین اما منظور من از جنگ در ارامش خلاصه میشد
اون حرفایی که باید میزدی و نزدی و باید حالا همش نق و نوق کنی
اون کاری که باید میکزدی و نکردی و الان داری غصشو میخوری
پس بجنگ با خودت تا ارامشت رو بدست بیاری
فکر نمیکنم صحبت های من جایی گفته باشم با خانواده همسر و خود همسر در بیفت و لج بازی کن و نحس شو
استاتر ازدواج میکنی یا میجنگی؟
دو دقیقه نجنگ شاید با گفتمان حل شد
زندگی جنگیدن نیست . زندگی مدیریت شرایطه این که یاد بگیری بهترین حالتی رو انتخاب کنی که هم خودت هم بقیه ازار نبینن . درهمه این نسخه ها شما فقط زن رو رو در نظر گرفتی یه تفکر مغرور تک محوری ولی هر ادمی چه زن چه مرد فقط یه محور نیست . خانواده همسر بعدها فرزند همه اینا با هم اگر در نظر گرفته بشن تصمیمات درست و منطقی میگیره ادم
دکتر شیری میگه اگه جنگ های به‌موقع نکنی
اگه حرف هایی که باید بزنی رو نزنی
اگه کاری رو باید بکنی و نکنی
اونوقت نحس میشی نق میزنی زیرابی میری
میری پشت سر اون کسی که بهت بدی کرده حرف میزنی چون جرات نداشتی باهاش صحبت کنی
اگر من قبول نمیکردم تو یساختمون باشم نهایت چند‌ماه عذاب بود ولی یه عمر راحت بودم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
