ی خواستگار دارم از همه لحاظ عالیه چ خونه ماشین قیافه اخلاف منتها ده سال ازم بزرگتره خانوادم میگن اوکیه ولی من فکر میکنم تازه اول جوونیم هنوز خیلی چیزا هست دلم میخاد تجربه کنم الان فکر میکنم مثلا من بخوام از زندگیم لذت ببرم بخوام ت ۲۴»۲۵ سالگیم بچه بیاریم اونوقت اون میشه ۳۴/۳۵ براش دیر نمیشه؟!
تازه هنوزم دارم درس میخونم خواستگار زیاد دارم ولی خب این بین همشون از همه لحاظ بهتر بود حتی خودشم میگه من دوست دارم همسرم تحصیکرده باشه خودشم ت شرکت داروسازی کار میکنه میگه حمایتت میکنم ولی من زیاد امیدوار نیستم نمیدونم چیکار کنم سردگمم
10 سال همچین چیز زیادی هم نیست. شما 40 باشی اون 50 میشه همچین عجیب نیست که. بعدم یه موقع طرف هم سن و سالته ولی تفاهم ندارید. بازم خودت میدونی ما نه میتونیم بگیم نه. و نه میشه گفت اره.
در خانواده های ایرانی حفظ ابرو همیشه مهم تر از سلامت روان بوده. در واقع ما برای برنده شدن در برابر مردم به خودمون میبازیم... و در نهایت میشیم یه تعداد روانی ابرومند
اخه موضوع من اینا نیست من ت این فکرم ک اگه من الان بخوام ب فکر این چیزا باشم نمیتونم رو خودم درسم ای ...
اخلاق که دوروزه دستت نمیاد باید یه مدت بگذره ولی خب اگه خودش گفته واسه درسو تحصیلت حمایتت میکنه اوکیه دیگه واسه بچه دارشدنتم سن ۲۴ ۲۵سالگی بهترین سنه بیشتر از این تفاوت سنی خودت با بچت خیلی زیاد میشه
هم خودت هم خانواده ت میگین از بقیه خواستگارا بهتره، پس چرا از بقیه نظر میخوای
اخه حس میکنم الان بخوام برم واسه چیزایی مثه نامزدی و این چیزا زوده من هنوز اول جوونیمه خب صد درصد خیلی چیزا و خیلی جاها هست ک میخوام امتحان کنم و برم خیلی کارا هست ک دلم میخاد بکنم هنوز حتی وارد دانشگاه هم نشدم حتی ۱۸ سالمم نشده
دیه به دلت نمیشینه بی خیال شو.ببین برای خودت چی مهمتره
ب دلم نشسته ولی همش نگرانم دو ماه پیش خواستگاری کردن یکسال زمان دادن هم برا درسم هم برا این ک فکر کنم و کلا این چیزا منم هروقت فکر میکنم میبینم ب دلم نشسته ولی میترسم قبول کنم زندگیم باب میلم نباشه نمیدونم چرا حس میکنم جوونیم هدر میره
الان من ۱۷ اون ۲۷ الان اون هرکار دلش میخواسته ت زندگیش کرده ولی من تازه میخوام شروع کنم
شما سنت خیلی کمه خب الان پسر 20 ساله هم میومد بازم مشکل داشت چون سن جفتتون باز کم بود. موضوع اختلاف سن نیست گلم. هنوز ازدواج زوده برات
در خانواده های ایرانی حفظ ابرو همیشه مهم تر از سلامت روان بوده. در واقع ما برای برنده شدن در برابر مردم به خودمون میبازیم... و در نهایت میشیم یه تعداد روانی ابرومند