توروخدا یه دقیقه بیایید حالم خیلی بده بگید چیکار کنم

چرا بدت میاد ،نامزدت چند سالشه

دیدم کسانی که طلاق گرفتن بعد دوباره ازدواج کردن

بعد اینکه چرا ابروت بره یه عمر تحمل کنی که مردم جرف نزنن

دخترم ازغصه خوردن کاردستی نمیشه،الان اگرجدابشی وبری دنبال درس خوندن واینده ت همه چیزبهترمیشه امااگرباهمین وضعیت ادامه بدی فرداروز اوضاعت بدترهم میشه بعدازاینکه باهاش بری زیریه سقف چون دلت بااون وزندگیتون نیست بدترمیشه همه چیز

من داداشم توی عقدمیخواست جداشه ودختره رونمیخواست اما چون رابطه ی کامل داشت بادختره وخانواده دختره زیادی سنتی بودن بابرادرم حرف زدیم وبااصرارازدواج کردن خلاصه بچه دارشدن الان بچه هاشونوخیلی دوست داره اماهمسرشودوست نداره وواقعاتوی جوونی پیرشده این پس چون عشق نیست توی زندگیش

درهرصورت شماهم وضعیت شوهرت روببین که به چه صورته یعنی اگر خیلی دوستت داره وهمه کاربرات میکنه،اگرشرایط مالیش خوبه،ماشین وخونه ی خوب داره شغل ودرامدخوب هم داره بیشتر روش فکرکن که این شخص آدم مناسبی میشه برات وخوشبختت می‌کنه همیشه نباید احساساتی تصمیم گرفت اگرواقعاطرفت خیلی خوبه پس دراینده خوشبختت می‌کنه یه طرفه تصمیم نگیر

و برعکس اگر همسرت اوضاع مالی واخلاقیش خوب نیست پس خودت روتوی دردسرننداز،چون مردی که خوب باشه توی گذرزمان همسرش عاشقش میشه امامردی که بدباشه ازهرنظرسختیهاومشکلات زندگی باعث میشه دراینده از ازدواج باهاش پشیمون شی

من۲۶سالمه ومجردم اماسردوگرم زندگی رو زیادچشیدم،یه حقوقیم بامسائل ومشکلات خانواده گی زن وشوهرهااشنایی کامل دارم خودم اگردخترداشته باشم همینقدربرام مهمه همسر آینده ش