بچه ها من چند ماه پیش رفتم گوشی بخرم ،
از یه پسر ۲۳،۲۴ ساله خریدم .
میدیدم هی رفتارش خیلی با من خوبه ،ولی خب رو شخصیت خیلی خوبی که داشت میذاشتم
سر اپل ایدی بهش پیام دادم برام اوکی کنه ؛
اوکی کرد و شمارمو داشت .
خلاصه هی پیام میداد از گوشی راضی فلان خوبه ؛
تو اینستاگرام فالوم کرد ،منم فالوش کردم
منم ازش خیلی خوشم اومده بود
پسر پولداری بود ،شخصیتش خوب بود و معلوم بود تو خانواده خیلی خوبی بزرگ شده ؛قیافه و تیپشم خیلی خوب بود
خلاصه این هی پیام میداد ؛منم حرف میزدم
یه شب که خیلی دلم گرفته بود و زیر فشار زندگی کم آورده بودم خیلیی ؛پیام داده بود اینم
رفتم عصبی حرف زدم و گفت چته فلان ،
منم گفتم که چرا حالم خوب نیست !
خلاصه حرف زدیم یکم
بعد این پسره دیروز برگشت بهم گفت
قصدم برای ازدواجه؛نظرت چیه بریم بیرون باهم صحبت کنیم درمورد خودمون و بعد خانواده ها حرف بزنن برای خواستگاری مزاحم بشیم ،..
خیلی ازش خوشم میاد ..خیلی
منم دوسش دارم ،ولی نمیتونم بگم بیان 🙂
چون بابام خیلی بد ورشکسته شده؛
خونمون آتیش گرفت و سوخت ،و مجبور شدیم تو ی جایی ک مناسب نیست خونه اجاره کنیم ..
خواهرم بیماری عصاب و روان داره ..
ماشینتون رو از دست دادیم ..
همه چیییی ..
کسی که یروز ورد زبون همه بود ؛همه داراییشو از دست داد ..
و یک سال پیش هم خیلی یهویی پای مامانم قطع شد 🙂🙂
حالم داره از زندگی بهم میخوره ..
من فقط ۱۹ سالمه ؛ولی مسئولیت خونه داری ،مسئولیت مادر و خواهر و کار و پول رو منه ،،
درحالی که هیچکس رو ندارم
خیلی کم آوردم .. دلم میخواد یکی دوسم داسته باشه ..
ولی اگه همه موقعیتم رو بهش بگم قبولم نمیکنه ..
دلم داره میترکه از زندگی ..
از این دردا ..
درسته خیلی قویم و چاره ای جز این ندارم ..
ولی کم آوردم اشکام همینطوری داره میاد
عکسمونو بذارم ؟😅
