کم سن تر که بودم بنظرم فمینیست بودن نیاز بود. بی عدالتی رو میدیدم حرص میخوردم از نا برابری .هر چیز و هرکاری بنظرم بین دو جنس باید برابر بود.
الان اما تفاوت ها رو بهتر درک میکنم میفهمم قانون ها گاهی طبق تفاوت هاست .اوضاع اونجوری هام نیست هرچند بی عدالتی ها هست هنوز تفکر" مرررد و زن" کم نیست .
اما شاید از پیامد های فمینستی و مستقل شدن دخترا بود که پسرا ترسو شدن و دخترا شجاع تر پسرا از هر تعهدی فرار کردن و دخترا اون قدر شجاع شدن که فکر کردن هرچیزی رو میتونن داشته باشن پسرا انتظاراتشون فرق کرد این بار برخلاف اجدادشون نخواستن شکارچی باشن منتطر شدن دخترای مختلف اونا رو به دست بیارن. پسرا محبت کردن رو کنار گذاشتن دخترام محبت دیدن رو فراموش.
حالا این سیرکی که راه افتاد دلقکش هر دو طرف بودن