شوهرم سه روز تعطیله
گفتیم این سه روز بمونیم خونه تکونی کنیم چون خونمون از این سوسکای ریز داشت و هی داشتیم سم میزدیم گفتیم همه چیو بشوریمو تمیز کنیم
حالا از صبح هی میگه بریم روستا(مامانش اینا رفتن روستا اونجا خونه دارن)
دیروز ازم پرسید گفتم نه و بمونیم خونه مهمتره و خودشم گف اره راست میگی و بمونیم خونه
حالا از صب نظرش عوض شده و هرچی میگم ن میگه ن باید بریم ده
روی گوشیش دیدم دیشب ده دیقه با مامانش حرف میزده
حس میکنم اون بهش گفته بیا و فلان
حالا حس میکنم اصن حرفام براش مهم نبوده و اصن ارزشی نداره
میدونمم بریمو بیایم هم همه ی کارا میوفته رو دوش خودم چون قرار نیست مرخصی بگیره و کمکم کنه منم با بچه کوچیک نمیتونم این همه کار کنم🥲
بنظرتون حق دارم دلگیر باشم یا حساس شدم❓