سلام ۲ ساله ازدواج کردم ..شوهرم بعد ۲ سال تنها رفت خونه مامانش ( اون خودشووو کشتههه بود که بیاا از سر کار خونه ی مااا ..کلا چند وقته پدر شوهرمو در آورده ..) دیگه امروز رفت ..آخه من همیشههه واسه ناهار منتظر شوهرم هستم واسه همین اون جایی نمیره و یه راست میاد خونه چون من در غیر حضورش ناهار نمیخورم حتی شده تا ۵ و ۶ غروب نمیخورم...
بعد مادر همسرم چند وقته همونطور که گفتم گیییییبر داده بیا و تنها هم بیا از سر کار ...
بعد دیگه شوهرم بعد اولین بار امروز رفت
و من تو دلم ناراحت شدم و هم چنین در رو
و بد اخلاقی کردم خیلیییییییی
خب آخه تاسوعا بهش گفته بود بیاااا دیگه خیلیییی جدی و تنها و من شنیدم ولی شوهرم به من نگف ولی من خودم یواشکی شنیدم و از اینکه شوهرم قبلش به من نگف و ۲۰ دقیقه قبلش سر کار که بود بهم گف ...
آخه دیر بهم گف
به نظرتون من حساسم ؟؟؟؟
البته خیلی نشون دادم که از مامانش کلا بدم میاد آخه خیلیییییی شوهرمو نسبت به من پر میکنه..
الانم یه کدورتی دارم باهاشون و میرم سرسنگینم