شوهر من برادر یکی یدونه پنج تا خواهره محبت و توجه خیلی افراطی از طرف خانوادش بهش میشه انقد که گاهی حرصم درمیاد مثلا خواهرشوهرام تو خونوادشون برا شوهرشون تولد نمیگیرن ولی حتمن باید برا داداش یکی یدونشون تولد بگیرن در صورتیکه اصلا تولد من برا همسرم مهم نیس و نهایت هنرش اینه روز تولدم یه تبریک خشک و خالی بگه
خب
دوست منم یا عروسه و چهارتا خواهرشوهر
از این موقعیت استفاده کرده هم رابطه خوبی با خواهر شوهراش داره هم کلی توی کار ها و زندگی اش کمکش هستن
فقط راه برو بگو آخیییییش خداروشکر که باهام قهره ان‌شاءالله آشتی نکنه
(این کاریه که من برا خواهرشوهرام میکنم هردوتا ازم قهرن فقط خدا خدا میکنم از من بدشون بیاد آشتی نکنن باهام)
شوهرم خیلی ابگوشت دوست داره ولی من بخاطر اینکه بچه هام نمیخورن خیلی کم درست میکنم ولی اکثر مواقع وقتی از سرکار میاد خونه مادرشوهرم یه قابلمه ابگوشت میده با خودش بیاره بیشتر مواقع حتی غذایی رو که من درست کردمو نمیخوره الان که به مادرش گفتم هم مادر شوهرم هم خواهرشوهرام همشون جبهه گرفتن چرا همچین حرفی میزنی بچشه دوست داره یجورایی از گفتنش پشیمونم کردن مادرشوهرم کلی شلوغ کاری کرده که اگه ناراحتی از این به بعد میگم کلا کلا نیاد به پدرمادرش حتی سر بزنه حتی ببینه مارو
خوب عزیزم تقصیر شماست ،چون مادرش براش آبگوشت درست کرده ناراحتی ویا چون برادرشون رو دوست دارن اذیت میشی .دوست داری بی محلی کنن تا خیالت راحت شه .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
