یک هفتس قهریم ، سر اینکه دراز کشیده بود تو گوشیش بود بعد من تو آشپزخونه داشتم یواشکی هی دید میزدم ببینم چکار میکنه سر صبحی تو گوشی
هی فیل تر شکنشو باز میکرد هی میبست درصورتی که همیشه فی لتره وصل وصل میشه بعدم میره تو کانالاش
آقا یهو صفحه فیلو بست یک صفحه اومد رو گوشیش که رمز داشت تا حالا ندیده بودم همچین صفحه ای رو گوشیش چون رمز صفحه اصلیشو بلدم
بعد دو رقم رمزو دیدم زد دو رقم بعدی رو نفهمیدم چیه ، رمزو که زد باز صفحه عادی گوشی اومد بعد دیگه کارشو با گوشی ادامه داد و نمیدونم کجاهارو باز کرد
چایشو که خورد میخواست بره که بهش گفتم رمز چی زدی تو گوشیتو بهش توضیح دادم چی دیدم
کلا انکار کرد و هی گفت نه من چیزی نزدم و من فقط دو تا کانال باز کردمو خلاصه من عصبانی کفری اونم قسم آیه که نه من چیز پنهان ندارم به جان مادرمو به جان بچمو .... منم قهر کردم
باز فردا همین برنامه
خلاصه دیگه رفتیم تو قهر
بقیشو الان مینویسم ولی سرعت نتم داغونه داغونه