پارسال ازم پول خواست دادیم برا ده روز یسال وخورده ای طول کشیدتا پسش داد خودمونم احتیاج داشتیم ولی دیگه هیچی نگفتیم،بعد زنگ زد گفت پول دارم پسش بدم منو شوهرمم گفتیم نده فلان الان داری جابجامیشی،دیگه یک سومشو نخاست بده ،منم ازاینوریکی ازم پول قرضی میخواست براعمل اونم برا زمان کوتاه خیلی ابروم میرفت نمیدادم ونداشتم به داداشم گفتم حالا که میخای بدی همشوبده من ضایع نشم،خلاصه کلی شروع کردبه پیام دادن فحش دادن به فامیلا که تو بهشون پول میدیو رفنه بود پیش بابام اینا بدموگفته بود که بزور ازم گرفته شوهرش ازخودش بهتره و تا الانم هفت هشت ماه گذشته ابرومو پیش چندنفر برده که چون دامادمون پولداره ولی پول بده نیستن چون من دستم تنگه ومریضمواینا،بدرد بخور نیستن وفلان،ماپولداریم اما شرایطمون یجوریه ازخوده داداشم ماهیانه کمتر دستمون میگیره،وکسی خبرنداره،الان حس بدی به خودم دارم که نمیتونم کمکش کنم،البته خودشم کمابیش اززندگیم خبر داره اما حتا پیش زنشم ابرومو برده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اصلا پولداری که داری برای خودت داری نباید توقع داشته باشند به اونا بدی که
چه میدونم والا زنشم برامون تره خورد نمیکنه اما خب کاریم به کارمون نداره اما داداشم ابرومونو برده البته مال خودمو که من اینجورمو اونجورم،حس عذابوجدان دارم
اخه میگم همه فکرمیکنن ماپولداریم هستیم اما به دلایلی دستمون نیست واینو کسی نمیدونه،خب ضایع بود میگفت ...
هرچی میخوان فک کنن عزیزم بعدم شاید اصلا فکر بد نکنن به هرحال زندگیا بالا پایین داره ادم باید درک کنه که هرکسی خونه و ماشین خوبم داشته باشه شاید یه موقع دستش خالی بشه، یذره اقتدار داشته باش راحت نه بگو وگرنه وظیفت میشه