2777
2789
عنوان

عجیب دلم میخواد از قوم الظالمین صحبت کنم امشب😄

| مشاهده متن کامل بحث + 882 بازدید | 70 پست

بدم‌میاد یه چیزی که می‌خرن و تو ۱۰۰تا سوراخ قایم‌میکنن انگار‌من بخیلم‌بعد من‌یه چی‌میگیرم نشون میدم از ذوقم .خیلی این‌مسئله اذیتم‌میکنه .

یا مادر شوهرم با اینکه زن‌خوبیه و توی یه ساختما زندگی‌میکنیم‌انتظار داره من هر روز روی دو سه بار بچه رو ببرم بالا.یه روز اگه کار داشته باشم و نرم باهام سر سنگین میشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

برای اولین بار تو دوران نامزدی خواهرشوهرم اصرار کرد می‌خوام برم خونه مامانم بمونم تو هم بیا آقا ما ر ...

مادرشوهر من غذای مونده خونه دخترشو جمع کرد ببره خونه خودش سر راه اومد خونه ما یواشکی گزاشتش تو اشپزخونه رو رفت

یه دفه شوهرم گوشت خریده بود قبلا شریک بودن تو کارشون با باباش. برده بود خونه مامانش که بشوره و تقسیم کنه. هرچی چربی و پرده بود گذاشته بود برای ما. بخاطر چی بخاطر اینکه شوهرم گوشت قرمز نمیخوره فقط من میخورم😁😁

پسرم تاج سرم😍دخترم‌ مونس و همدمم😍 جونم فداتون قلب های مامان❤❤

خودشون به ما بی احترامی کردن بعد خودشون قهر کردن. با اینحال  چند بار مارفتیم منت کشی باز قهر کردن . الانم همه جا پر کردن ما باهاشون قهر کردیم🥲

دوست نی نی سایتیه من که داری الان امضامو میخونی دعا میکنم الهی که به همممممه آرزوهات برسی.🥰🥰🥰 تو هم منو دعا کن😘😘

در نمیزنن وارد جایی میشن

گییییر داده بودن  طلا ک میخری باید زرد باشه وگرنه فامیل فک میکنه بدله

تاتو بدن و بد میدونن ولی تریاک کشیدن بین فامیل ی تفریحه

🫠🤦🏻‍♀️

ولی اینجا خیلی جای باحالیه🫠😅

اینکه سفره یکبار مصرف رو دستمال میکشن دوباره استفاده میکنن😑😑😑😑😑

پرواز را به خاطر بسپار ، پرنده مردنیست…✨.                                            •دُختِ پَروانهِ🦋                                                       •اُردیبهشتی🌿                                                                              •مُتاهِل💍                                                                          

خیلی بوده کدوم بگم   عجیب ترینش این من بخاطر لجبازی و دعوا دوتا خانواده خانوادم گفتن پس ما جهاز نمیدیم خلاصه با شوهرم حرف زدم گفتم مجبور به موندن نیستی بیا توافقی جداشیم گفت امکان نداره من جهاز نمیخوام می‌خوام باهات بمونم وقتی خانوادش فهمیدن گفتن پس مام عروسی نمی‌گیریم گفتیم باشه بعد گفتن اون سه تا کالا خواستگاری جای عروسی میگیریم مادرشوهرم رفت سرخود اشغال ترین جنس بازار خرید آورد بازم هیچی نگفتم بعد پدرشوهرم گفت برو محضر بنویسی امضا کن صدتا سکه جای جهازت گرفتی شما گولمون زدین ما ۱۱۴ تا سکه زدیم چون گفتین جهاز مارک می‌دین شوهرم قبول نکرد فرداش پدرشوهرم من کشیدکنار گفت من پسرم میشناسم فردا منت می‌ذاره سرت بخاطر این گفتم ببخش  

فقط 13 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

خیلی بوده کدوم بگم   عجیب ترینش این من بخاطر لجبازی و دعوا دوتا خانواده خانوادم گفتن پس ما جهاز نمیدیم خلاصه با شوهرم حرف زدم گفتم مجبور به موندن نیستی بیا توافقی جداشیم گفت امکان نداره من جهاز نمیخوام می‌خوام باهات بمونم وقتی خانوادش فهمیدن گفتن پس مام عروسی نمی‌گیریم گفتیم باشه بعد گفتن اون سه تا کالا خواستگاری جای عروسی میگیریم مادرشوهرم رفت سرخود اشغال ترین جنس بازار خرید آورد بازم هیچی نگفتم بعد پدرشوهرم گفت برو محضر بنویسی امضا کن صدتا سکه جای جهازت گرفتی شما گولمون زدین ما ۱۱۴ تا سکه زدیم چون گفتین جهاز مارک می‌دین شوهرم قبول نکرد فرداش پدرشوهرم من کشیدکنار گفت من پسرم میشناسم فردا منت می‌ذاره سرت بخاطر این گفتم ببخش  

فقط 13 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

فامیلای شوهرم‌مثلا دایی و خاله هاش خیلی به زندگیمون چشم دارن اگه یه چیزی بگیریم مثلا ماشین طلا یا هرچی توی این مایه ها آنقدر بی حیان به رو میارن حسادتشون رو و علنی به هر نحوی شده عنوان‌میکنن

بمیرم برای دلت خواهر 😭😭😅میگم کی از دستشون راحت میشیم؟

من فقط این قوم رو سپردم بخدا.مخصوصا مادرشوهرمو..یه ادم دروغگو و غببت کنیه که دومی نداره.البته کاش فقط دروغ میگفت...نکبت

یه دفه شوهرم گوشت خریده بود قبلا شریک بودن تو کارشون با باباش. برده بود خونه مامانش که بشوره و تقسیم ...

شوهرم و دختر منم گوشت قرمز نمیخورن ولی همیشه میخره برای من چند بار مادر شوهرم جلوی خودم گفته تو که نمی‌خوری چرا میخری علنا منو آدم فرض نمیکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

فرزند دوم

mmmary66 | 1 دقیقه پیش

حس ششم قوی هست

yuiiam | 5 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز