بچه ها یه خواهر شوهر دارم ۲۸ سالشه ،هر وقت میریم خونه ی مادرش اون هم هست ،همیشه ی خدا اونجاست یا بچه اش اونجاست ،بعد دست به سیاه و سفید نمی زنه و حتی حرف مادرش هم گوش نمیده ،مادرش ناراحت میشه ولی جلوی عروس به روش نمیاره ،خواهرشوهرم فکر می کنه از همه بالاتره و همه باید کار کنن اون بشینه ،همش هم یا آرایشگاهه یا دکتر پوست یا باشگاه یا پاساژ یا مشغول قر و فر بعد جلوی ما با مادرش و خواهرش با اشاره میگه که ما هم بفهمیم و هم به ما مثلا نمی گه اینجوری پز میده ،چند سال بود یادم رفته بود این اخلاقاش تا امروز که یه روز کامل خونه ی مادرشوهرم بودم باز اخلاقای گندشو دیدم و یادم افتاد حالم بهم خورد
تاپیک هم زدم یه کم سبک بشم برم بخوابم