2777
2789

خانوادم اصلاا بهم اهمیت نمیدن 


اصلا نمیتونم راجب نیازهام باهاشون صحبت کنم و همیشه اولویتشون برادرامن 


به حدی که اصلا به روی خودشون نمیارن من کلاس میرفتم و یه مدته دائم توی خونم و وقتی بهشون میگم اصلا انگار با دیوار صحبت میکنم و اصلاا به روی خودشون نمیارن 


خودم کار مجازی دارم و تقریبا فقط پول خورد و خوراکم باهاشونه و چندماهه لباسامم با پول خودمه


دلم میخواد باهاشون حرف بزنم ولی انقدر غیر منطقی و قولای الکی بهم دادن که خسته شدم...


خواهرمم وقتی بهش زنگ میزنم اصلا توجهی بهم نداره منم دیگه درموردش حرفی نمیزنم


دارم از فکر و خیال زیاد دیوونه میشم


بی اهمیتشون در این حده که چندساله حتی تبریک تولد هم بهم نگفتن...حتی یه تبریک ساده بدون هیچ کادویی


درحالی که من برای همشون کادو میگیرم و کلی توجه میکنم بهشون و مشکلاتشون برام مهمه...خسته شدم واقعا میترسم چیزی بهشون بگم و اهمیت ندن مثل همیشه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا در این حد...چند شب پیش با خواهرم چت میکردم گفتم کم کم بهش بگم که کلا دیدم تو باغ نیستش و بدتر ...

چراااا 

تولدتم حتی تبریک نگن؟ 😐😐😐 

دیگه هیچوقت واسشون کادو نگیر حتی تبریکم نگو اصلا 

چراااا تولدتم حتی تبریک نگن؟ 😐😐😐 دیگه هیچوقت واسشون کادو نگیر حتی تبریکم نگو اصلا

شاید باورت نشه ولی چند شب پیش تولد داداشم بود و یجوری ذوق میکردن که من از شدت بغض و عقده نتونستم بهش تبریک بگم 

هیچوقت فکر نمیکردم همچین آدمی باشم ولی واقعا نتونستم برای اولین بار و تبریک نگفتم بهش و جالب اینجا بود که مامانم ازم شاکی شده بود...درحالی که خودش اصلا براش مهم نیست تولد من

شاید باورت نشه ولی چند شب پیش تولد داداشم بود و یجوری ذوق میکردن که من از شدت بغض و عقده نتونستم بهش ...

خوب کردی تبریک نگفتی بزار شاکی شن 

بگو مگه شماها تبریک گفتین یبار 

برو تو اتاق کلا اصلا یه کلمه هم صحبت نکن باهاشون انگار نیستی ...خیلی بی تفاوت باش کم کم عادت میکنی به این وضعیت و نیازیم نداری بهشون

خوب کردی تبریک نگفتی بزار شاکی شن بگو مگه شماها تبریک گفتین یبار برو تو اتاق کلا اصلا یه کلمه هم صحب ...

این شده کار همیشم... یبارم به مامانم همین حرفو زدم گفت من تو بچه بودی اونقدر تولدای بزرگ برات گرفتم که تا چندسال بستته...ولی من تولد برام مهم نیست حداقل میتونستن یه تبریک ساده بگن ولی هیچکدوم به جز خواهرم تبریک نگفتن 

این شده کار همیشم... یبارم به مامانم همین حرفو زدم گفت من تو بچه بودی اونقدر تولدای بزرگ برات گرفتم ...

ولشون کن بنظرم تبریک نگن به درک 

نمیتونی التماسشون کنی تبریک بگن که .یجور گدایی توجهه 

اینکارو نکن اصلا 

همین که توجهی نکنی کم کم توجهشون بیشتر جلب میشه بهت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز