2777
2789
عنوان

شده مثلا از خاله دخترخاله اینا ضربه ببینین

| مشاهده متن کامل بحث + 860 بازدید | 73 پست
ولی به نظرم تو هر رابطه ایی چه دوستی چه فامیل نباید افراط،و تفریط شه. صمیمیت زیاد از حد گاهی باعث ای ...

اصلا باهاشون صمیمی نیستم دلمم نمیخواد ببینمشون ولی هم پسره هم دختره برام ارامش نذاشتن 

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

هی خواهر نمی دونم اصلا چجوری از شر اینا خلاص شیم

من باهاش قطع ارتباطم تا جایی پیش رفت شوهرم شش ماه انداخت پسرشو زندان دیگه غلط میکنه هوایی بشه بزن قیچیشون کن خلاص

زندگیم یعنی خانواده‌ام...
هی خواهر نمی دونم اصلا چجوری از شر اینا خلاص شیم

من خیلی دعا میکردم، از خدا میخواستم بدون اینکه بلایی سرشون بیاد دور بشن.

چهار قل هم زیاد میخوندم!!

بخدا خودشون یه کاری کردن که منم قشنگ گذاشتمشون کنار، حرفی هم نتونستن بزنن

✨️" خدا را شکر که مولایم علی(ع) شد..."✨️
من خیلی دعا میکردم، از خدا میخواستم بدون اینکه بلایی سرشون بیاد دور بشن.چهار قل هم زیاد میخوندم!!بخد ...

کاشکی منم بتونم از اینا دور بشم خسته شدم خیلی بریدم دو ساله زندگی ندارم از دست اینا 

مشکل اینجاس چون طرفو میشناسن اگه غریبه بود عمرا بگم بهشون ون

خب حالا که فامیله کم نیار پرو داره همه کار میکنه توام با ارامش کار خودتو بکن من هر کاری میخواستم بکنم دخترعمه حسودم بدو بدو میرفت انجام میداد بعد من ساده بیخیال هدفم میشدم میگفتم بزار بره انجام بده بعد میرفتم سر یه هدف دیگه با هدف بعدیمم همین کارو میکرد و هر سری هم من خودمو عقب میکشیدم و اون هدفای منو میرفت با پروییت تمام انجام میداد شخصی اگه پیشرفت میکردم میومد دوستی دوستی کرمشو میریخت میگم اینجوری کار بلدو حسود تو حواستو جمع کن  و مثل من اهدافتو بیخیال نشو هر چند که خدا خودش هوای ادمای خوبو داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز