به خاطر بچه تون به این شوهر برمیگردین❓

۱. سر اختلافات جزئی، چیزایی که هیییچ کس ازش قبول نمیکنه که بخاطرش جدایی بخواد و بخواد بچه شو بی مادر کنه، نه خونواده ش نه فامیلش نه حتی وکیلش ازش قبول نکردن ، از خونه بیرونت کنه، اصراااار به جدایی توافقی کنه و شما مقاومت کنین بخاطر بچه تون.

۲. ما توی شهر کوچیکیم
آبروتو همه جا ببره به همه به دروغ بگه آشپزی بلد نیست (در صورتیکه کل ۶ سال زندگی هر هفته ۱۰ نفر ۱۵ نفر مهمون دعوت کرده و بعد به شما خبر داده ، ۴ ساعت قبل از شام. و هر بار خونه ی مادرشوهر رفتنی شما غذا درست کردین، ۲۰ نفر ۲۰ نفر غذای کارگرای باغ رو دادین به مدت ۸ ماه، تازه عروس هم بودین اون موقع که سالای بعد هم ادامه داشته ولی تعداد کمتر )

۳‌. هرچی از دهنش درمیاد از توهین و فحش و تحقیر و تهدید و ... به خودتون و خونواده تون بگه.

۴. بخاطر‌ بچه ت برگردی ، نبره خونه ی خودتون خونه ی مادرشوهر بمونین، گوشیتون که هدیه ی سر عقدش بود رو بگیره یه ساده قراضه بده بهتون ، النگوهای توی دستتون که جزو مهریه تون بوده رو به زور با انبر قیچی کنه ببره ،کتکتون بزنه ، باز بخاطر بچه تون تحمل کنین. دوباره به زور برگردونه خونه باباتون.

۵. دادخواست طلاق بده بخاطر ندادن حق و حقوقتون پس بگیره (پولش از پارو بالا میره)
دادخواست تمکین بده
تمکینش رد شه
۶. با خانواده ی عموتون برید مرکز استان واسه آزمون ارشد به خودتون و چند نفر فامیل بگه رفتی فاحشگی
بعدا ازش بپرسی چرا اینو گفتی ؟؟ بگه خب مگه اینجور نبوده ؟ من بیام خونه بابات و نباشی اولین فکری که میکنم اینه

۷. دختر ۵ ساله تو ببره کاری باهاش کنه که نزدیکش بشی جیغ بکشه💔💔💔
رفتم دنبالش آقا گفت برید گم شید نذاشت حتی بغلش کنم💔💔💔
۸. شما و خونواده ت هی احترام نگه دارین. بخاطر نوه تون که بیشتر از این حرمتها از بین نره و راه برگشتی بمونه.
ولی من وقتی با بچه م اینجور کرد طاقتم تموم شد رفتم مهریه گذاشتم اجرا.

۹.داداشت سالای قبل رفته باغش کارگری، پولی که بهش داده و دو تا ۱ میلیونی که خودش به عنوان عیدی به حساب بابات انتقال داده رو شکایت کنه بخواد پس بگیره

۱۰
۱۰۰ تومن وامی که توی زندگی به اسم شما گرفته و همه رو تا قرون آخر انتقال داده حساب خودش و خودش ضامن شده و گفته خودش قسط ها رو پرداخت می‌کنه ، بعد از پرداخت ۲۴ میلیونش به عنوان ضامن از شما شکایت کنه و از شما بخواد اون پولو

۱۱. خونه نباشین بره مادر ۷۰ ساله تو بندازه زمین قمه بذاره پشت گردنش که همه تونو می‌کشم باباتون نذاره بابای ۸۰ ساله تو بزنه صورتشو زخمی و کبود کنه بخواد از بالکن پرتش کنه پایین، وقتی فهمیده خانم همسایه دیدتش ولش کنه و فرار کنه بره
۱۲. فرداش توی دادگاه بگه می‌خوام برگرده شما به قاضی بگین رفته چه کرده قاضی بگه باید پدر زن و مادر زنتو راضی کنی از دلشون دربیاری
بگه میرم دستشونم می‌بوسم
فرداش دوباره بیاد به زور وارد خونه شه شما رو بزندتون دوباره باباتونو بزنه
بره تو کوچه جلوی مردم هرررچی از دهنش درمیاد بگه توهین و فحش ناموسی و بهتون تهمت بزنه و ...
ازش شکایت کردیم