بچه ها خونه جدید ک تمیز کردم دوتا سوسک کابینتی مرده دیدم برای همین سم زدیم امشب شوهرم رفت پرده ها وصل کنه پرسیدم چیزی دیدی اول ک نمی گفت چون من میترسم اما بعد ک اصرار کردم گفت تو حمام یکی دیده اعصابم خورده جمعه باید اسباب ببریم اما من خیلی میترسم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یه پمادی هست فکر کنم اسمش امحا است داروخونه ها دارن. مثل کرمه به در و دیوار اشپزخونه و حمام توالت بمال و بزار همونجا باشه هیچوقت نشور. به ما که خیلی کمک کرد.
اره منم خونه قبلی دوتا سوسک مرده دیدم امحا زدم حتی ی دونه دیگ ندیدم اما تو حمام و دستشویی نمیدونم تا ...
اهان، در مورد حمام و دستشویی منم اطلاع دقیقی ندارم عزیزم. منتها ما خونمون گاهی توی راهرو و جلوی توالت دیدیم گذاشتیم بعد چند ماه حداروشکر ندیدیم چیزی. البته سوسکای ریز بود
دیدم کم بود یکی دوتاگفتن نه اینجا خالی بوده اومدن ما دیگه کاغذ دیواری کردیم و کف رو پوشوندیم نمیان
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
من خونه رو ک تمیز کردم تو کابینت دوتا کابینت مرده دیدم خونه قبلی هم دیده بودم امحا خریدم گذاشتم دیگ ندیدم ابن خونه رو گفتم بیام سم بزنم بعد وسایل ببرم وقتی سم زدم ی دونه زنده تو حموم دیدم میترسم خونه منم پر باشه
من خونه رو ک تمیز کردم تو کابینت دوتا کابینت مرده دیدم خونه قبلی هم دیده بودم امحا خریدم گذاشتم دیگ ...
نه دیگه تو سم زدی اگه بود خونه پر جنازه میشد
من شوهرم نزد وگرنه مشخص میکرد
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔