که من و مامانم و زن پسر عموم پشت فرمون بود بچشم صندلی جلو کنار مادرش بود ما قرار گذاشته بودیم پیاده نشیم که دختر خالم یهو پابرهنه دوید تو کوچه در ماشینو باز کرد گاز اشک آور تو دهن بچه پسر عموم پر کرد و تو کل ماشین که دیگه پیاده شدیم و مامان مظلوممو زوری هول دادم پایین کع حالش بد نشه و داد و بیداد کردیم و همسایه هاشون جمع شدن و من جیغ میزدم که گاز زدن تو صورتمون اینا ج.ن.د.ه ان
اینا شوهر خواهرای منو میکشن تو خونشون
اینا بی ناموسن البته اونا داشتن فوش میدادن .پسرعمومم سطل زباله رو پرت کرد خورد به کمر دختر خالم که گاز اشک اور زد تو صورتمون
منم فریاد میزدم که مردم همسایتون مردای ژن دارو میکشن تو خونشون