2777
2789

شب یلدا بود ک بعد از دوماه کم و بیش چشم تو چشم شدن با شخصی بالاخره دوستی و گفت و گومون شروع شد

خب مث همه اشناییا و دوستیا...

توی شهری ک من دانشجو هستم 

هم یه حس خوب داشتم هم گنگ بودم

دیت و رستوران و حس و حال خوب و دور دور تو زمستون و اینا شروع شد

مسلما من حس قوی بهش نداشتم روزای اول جوری ک هفته های اول برمیگشتم خونمون بزور جواب اون شخص و میدادم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رسید دوران عید و من اومدم یه تایمی خونه بودم دیگه اومد اینجا همدیگه رو دیدیم دیگه کم کم منم دلمو بهش خوش کردم خوشم میومد ازش 

اون دوس داشتنه داشت شکل می‌گرفت

بعداز عید هم برگشتم و دوباره همه چیز خوب و خوش

دیگه بعد از امتحانات تیر هم منو رسوند شهرمون قرار بود هر دو هفته ای یکبار بیاد ولی اینقد شرایط بد شد بحثامون بیشتر شد غر زدنای من زیاد شد فاصله همه چیز و خراب کرد

هفته پیش باهم یک روزه یجایی رفتیم دوستانه 

دیگه هم شد دیدنمون هم یه سفر خیلی کوتاه

برگشتیمم همه چی اوکی بود ولی آقا کم کم خودشو کمرنگ کرد

تا پریروز اومد گفتش ک حس میکنم منو تو واسه آینده نمیتونیم کنار هم باشیم همه راه ها رو رفتیم همیشه بحث داریم چ کنار هم چ دورادور

حرفاش هم غیر منطقی نیست و اینم بگم هیشکدوممون بی تقصیر نیستیم

آدم رکیه 

اگه قرار بود بذاره کنار مستقیم می‌رفت میذاشت کنار

پای کسی هم وسط نیست کلا این ماجراها نیست واقعا دلیلش همینه ک ترس داره از اینده میگه اگه به بن بست بخوریم چی

خیلی منو تو این تایم محدود کردی

تا امروز صبح دوباره حرف زدیم قرار بر این شد یه تایم خیلی خیلی کوتاه بدور از لجبازی و غرور درست رفتار کنیم هردومون

امروز هم خودش رفتاراش همه چیش نرمال و اوکی بود

چند مین پیش هم دوازده تمام زنگ زد تولدمو تبریک گفت

ولی من و انگاری آب سرد ریختن روم از حرفای پریروزش

اصن حس و حال خوبی ندارم

شاید واسه اینه که اولین باره جدی ب رفتنشو جدایی فک کردم


با هم صحبت کنید بدون عصبانیت و ناراحتی ببینید چه انتظاراتی از هم دارید . سعی کنید حضوری باشه .

میتونید از یه نفر مورد اعتماد بخواهید کنارتون باشه.

و اینکه شما سعی کنید خیلی بهشون گیر ندید ، بالاخره هرکسی یه حریم شخصی داره .

هفته پیش باهم یک روزه یجایی رفتیم دوستانه دیگه هم شد دیدنمون هم یه سفر خیلی کوتاهبرگشتیمم همه چی اوک ...

عزیزم باید باور کنیم که نمیخوان اگه میخواستن الان این وضعمون نبود

با کِه نَجوا بُکُنَم این هَمه تَنهایی را ...️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  10 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  9 ساعت پیش