من امروز رفتم قبرستون سرخاک ی آدم خیلی خیلی نزدیک به خدا
خیلی آدم خوبی بوده
دلم گرفته بود ی دعای توسل خواندم
بعدشم ازش خواهش کردم بخوابم بیاد و بهم نشونه بده
بعد اومدم که بیام خونه دقیقا جلوی پام به پارچه سبز بود
منم واقعیتش آوردمش خونه همون لحظه ی حسی بهم میگفت این نشونه ت هیچکسی هم سرخاک نبود
الان همش میگم نکنه کار اشتباهی کردم آورده باشم
میگم شما جای من بودین چیکار میکردین
بنطرتون همین رو باید به فـا&ل نیک بگیرم ؟