رفیق باز بودنش
دهن بین بودنش ،دخالت های خانوادش
خساست ، خیلی هم بهم دروغ میگفت همه چی رو هم ازم پنهون میکرد عوضش خانوادش ریز زندگیمو میدونستن خودم نه
از همه اینا بدتر بی توجهیش بهم... اصلا منو نمیدید .
اما با همه اینا من نخواستم جداشم ،میگم که خودش ول کرد رفت.. من حتی تنها هم زندگی کردم
عزیزدلم عذاب کشیدم که بهت میگم خداروشکر کن به اینجاها نرسیدی ،دلم نمیخواد روزایی که گذروندم برای هیچ کس اتفاق بیفته