البته ب قصد ازدواج،من سی سالمه،روز اول بهش هر چی گفتم دوسال ازم کوچیکتری باید فک کنم،اصلا فرصت نداد و اصرار کرد،گفت عاشقتم،قبول کردم،گفت سیگار میکشم روزی یه پاکت،گفتم اگ منو میخای باید ترک کنی،ترک کرد رسوندش روزی یکی و بعد حذفش کرد،یکم بعد حساس شد رو اینکه هرجا میرم با اجازه ی اون برم و خبر داشته باشه از کوچکترین مسائلم و این موضوع باعث دعواهای زیادی شد بینمون
خاست بیاد خاستگاری نزاشتم کات کردم...
الان دو روزه آنلاین نشده و گفت دیگه زندگی نمیکنم بعد تو
من چیکار کنم بنظرتون😭😭😭😭دلمم میسوزه براش
هردوتامون همو دوس داریم ولی نمیشه با این شرایط