2777
2789
عنوان

مامانم قبل مرگ خیلی درد کشید

236 بازدید | 4 پست

مامانم خیلی آدم مرتب و منظمی بود،همیشه خونش برق میزد،همیشه بهم میگفت به خونه زندگیت به خودت برس سرحال باش،با وجودیکه سرطان بدخیم داشت بازم سر پا بود.

۵۰ سالش بود ولی این ماه آخر خیلی حالش بد بود،نمیتونست راه بره،درست حرف بزنه،کل شکمش شده بود توده،کل پاهاش شده بود عفونت و مایع ادرار.

مامان تمیز و قشنگم قبل رفتن عفونت از بدنش خارج شده بود،بخیه های تزریق داروشو پاره کرده بود خونی شده بود.

هیچوقت این چیزا یادم نمیره مامان قشنگم چرا باید انقدر درد میکشید.

دو هفته گذشته اصلا به خودم نمیرسم تنها کار نظافتیم حموم رفتنه،از طرفی میگم مامانم دوست داشت مرتب باشم از طرفی میگم دیگه مامان ندارم حوصله هیچکاری ندارم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792