اطرافیان دیدم چند نفرو که خانوم ها بعد پولدار شدن بدبخت شدن
مثلا یکی از آشناها دختره خودش قیافش خوب بود هیکلش خوب بود با ادب با شخصیت خانواده خوبی داشت و از لحاظ ثروت معمولی بودن خودش هم اهل معاشرت و چون ازدواج کرد تحصیلش ادامه نداد
با یه مردی ازدواج کرد که وضعیت معمولی داشتن دستشون به دهنشون میرسید ولی پولدار زیاد نبودن
خونه ماشین زمین شغل و درآمد خوب بود
پسره اوایل خیلی دختر رو دوست داشت هر کی میدیدشون حصرت زندگیشونو می‌خورد اصلا عاشق هم بودن
پسره روز به روز پولدار تر میشد و هر چی درمی‌آورد خرج زن و بچش میکرد می‌برد سفر خارج سالی چند بار
طلاهای زیاد میخرید واسش
تا اینکه دو سه تا بچه آوردن
بعد مرده دیگه کم کم از زنش فاصله گرفت
چون به حدی پولدار شده بود که کارخونه و اینا داشت راحت بعضی دخترا بهش پا میدادن
دیگه افتاد رو دور خیانت واسه زن های دیگه خرج میکرد
اونارو می‌برد سفر و از منشی گرفته تا مشتری ها با خیلی ها بود
تا اینکه زنش طاقت نیاورد و طلاق گرفت
درسته معریشو گرفت ولی سالها عمرش هدر رفت دو سه تا بچه آواره شد
یا یکی دیگه آقاهه وقتی زنشو گرفت هیچی نداشت یه کارگر ساده اون روزا از خوشحالی گریه میکرد
چون دختره هم خوشگل بود هم با شخصیت و هم خانواده خیلی خوب و نامداری داشت خودش هم درسخون و فلان
که کنکور یه رتبه خیلی خوب آورد اما چون شوهرش اجازه نداد نرفت
اینا هم زنش کلی سختی کشید کلی کمکش کرد
پسره الان میلیاردر هس و چند تا بچه دارن
هنوز هم زنه خیلی خوشگل و نازه ولی شوهرش چشمش دنبال زن های دیگس و زنشو هم دوست داره ولی تو فکر خیانت و ایناس خدا رحم کرده زن دوم نگرفته فعلا
