2777
2789
عنوان

پدر شوهرم هر جا میشینه بدمو میگه

| مشاهده متن کامل بحث + 697 بازدید | 72 پست
مادرشوهر منم چیز کمی از مادرشوهرت نداره چقدر خوب ک تو اومدی تاپیکم منم ب گفته مامانم میخوام ب مادرشو ...

ببین کاری که میکنی اینه اعتماد به حرف هیچ کدومشون نکن. درد ودل از رفتار پدرشوهر و شوهر و هیچی نکن. فقط همین جور بذار فک کنم نمیدونی. این خانواده بفهمن میدونی دیگه از دریدگی شون خجالت نمیکشن. به موقعیت من نباید برسی. ولی اینجوری منفعل هم نباش. رفت و آمد رو کمتر کن. جدی تر و رسمی تر رفتار کن. بعضی حرفارو جواب بده. نذار مقایسه ات کنن با اون جاری ات. ولی بگم یا خوک کشتی نگیر. پدرشوهرت خوکه. کثیفه. ترسی از لجن مال شدن ندارخ. جواب بدی بیشتر فحش می شنوی. من و پدرشوهرم ی دور دعوا کردیمبعد اون دعوا نقاب ها فرو ریخت. تموم. بعد دو سال اومدن آشتی. بعد چن ماه بعد اون آشتی سوری بهم گفت میخواد باهام حرف بزنه. هرچی حرف تو دلم بود گفتم تهشم گفتم مرده و زنده ات برای من فرقی نداره. بدبختی و خوشبختی ات هم همین طور. فقط میخوام با پسرت زندگی کنم. ازش دور می مونم چون از اون آدمایی هست که بخواد برام پاپوش بدوزه که جلو شوهرم منو بدنام کنه. 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چقدر منی تو

من ده ساله دارم میکشم. دو سالی که قهر بودم مادرشوهرم تا تونست اذیتم کرد. حرف برد و آورد و نفرین کرد. همسرم همه چی رو سپرد دست من. گفت هیچ اجباری در ارتباط با خانواده ام نداری. حمایت هاش منو سرپا کرد. برای عقد و عروسی ام هیچ کاری نکردن. دخترم به دنیا اومد هیچ کاری نکردن. هدیه. حرفشو نزن. پول. 50 هزار تومن. هزار هزار بار گفتم به خودم اگر برگردم عقب بازم با شوهرم ازدواج میکنم. خانواده اش ی سد بزرگن. ولی ی چیزی میگم حواست باشه. در دشمنی حد نگه دار. یعنی جوری حرف نزن که فردا روز کینه به دل بگیرن. ضعف ها و کم کاستی هاشون رو نگو. نگو بی پولی. بی ارزشی. معتادی. اینا فتنه است. دشمنی و کینه میتونه زندگی ات رو نابود کنه. من بعد اون دعوا و دو سال بازم خونه شون رفتم ولی لال رفتم و لال برگشتم. جدی. رسمی. بی حاشیه. بی حرف. بودم فقط. صرف بودن من براشون کافیه. و هر وقت بخوام میرم. حرفم یادت باشه. در دشمنی هم حتی حد نگه دار. 

ببین کاری که میکنی اینه اعتماد به حرف هیچ کدومشون نکن. درد ودل از رفتار پدرشوهر و شوهر و هیچی نکن. ف ...

دقیقا شرایطم مثل خودته با این تفاوت ک ما هنوز با پدرشوهرم اینا زندگی میکنیم یعنی خونمون جداهه همسایه ایم ولی حیاطامون یکیه برادرشوهرامم همینطور اونام همونجان 

غذا پختنمون یکیه از صبح ک پا میشی باید بری اونور کار کنی برا مادر شوهر

 از سیاست جاریام برات نگم ک کارای تو چشم مثل شستن حیاط و اینا دو انجام میده ک بگن خسته شده کار کرده 

دقیقا شرایطم مثل خودته با این تفاوت ک ما هنوز با پدرشوهرم اینا زندگی میکنیم یعنی خونمون جداهه همسایه ...

تو بی حاشیه باش. اگر میخوای زندگی کنی. بی حاشیه باش. عیب نداره که مجبوری اونجا باشی. پول جمع کن برای اینده ات. ولی نباشه روزی بخوای دعوا کنی. یا جواب بدی. روزگارت سیاه میشه. ولی نترس ازشون. ترس باعث میشه رفتارت منفعلانه و شل باشه. تو هم خونه و زندگی خودت رو برس. تهش شوهرت می مونه و شما. 

من موقعیتم فرق داره. ما خونه‌ی نیمه ساز داریم. ولی پول نداریم. مستاجریم. ولی اینکه من با پدرش در افتادم اگه برگردم عقب انجامش نمیدم. چون باعث عذاب خودم شد. به خاطر همینه میگم با آدمی که بی چاک و دهن هست در نیفت. 

تو بی حاشیه باش. اگر میخوای زندگی کنی. بی حاشیه باش. عیب نداره که مجبوری اونجا باشی. پول جمع کن برای ...

اگه بخوام نترسم ولی دعوا نکنم چه رفتاری باید داشته لاشم یعنی خودمو بزنم اون راه

من موقعیتم فرق داره. ما خونه‌ی نیمه ساز داریم. ولی پول نداریم. مستاجریم. ولی اینکه من با پدرش در افت ...

درست میگی با تمام وجودم حرفتو فهمیدم خیلی خیلی کمکم کردی یعنی راهو نشونم دادی خدا کمکت کنه ایشالله ب خواسته هات برسی

اگه بخوام نترسم ولی دعوا نکنم چه رفتاری باید داشته لاشم یعنی خودمو بزنم اون راه

ببین سخته ولی بتونی میشه. ی روحیه ی شاد و آرام با همسرت داشته باش. ولی با اونا دعوا نکن ولی اینجوری هم نباش جلو روت بخوان حرف بزنن. پشت سرت هرچی گفتن بذار همون پشت سر باشه. به روشون نیار که میدونی. اینکه تا حالا باهات دعوا نکردن به خاطر اینه که فک میکنن نمیدونی. بذار همین جوری باشن. و ناراحتم نشو. میگن از مار انتظار نیش نزدن نداشته باش. ذاتش همینه. اینام همینن.. پاینن. تو انتظار داری ما بغلت کنه. از دهنش نقل و نبات بریزه. نه بابا

بعدم یکی از دلایلی که پدرشوهرم نتونست مهر من از دل همسرم بیرون کنه اینه که من شاغلم و از اول زندگی منم منم نکردم. که کاش کرده بودم که این همه به من ضرر نزنه باباش. ولی شوهرم یدونه از من بهتر نمیتونه پیدا کنه که با شرایطش کنار بیاد. بارها گفته بهشون. که من از شما خجالت میکشم. از بس که هر کاری کردم تو سرم زدین. زن گرفتمم همین شد. زنمم می خواین کنترل کنین. سعی کن ی کاری جور کنی. کاری که اونا نفهمن. با مشورت و صلاحدید همسرت. ببین چی میشه. خوندم که داری آرایشگری یاد میگیری. عالیه. حسابی کار کن و آن شالله ی روزی خونه میخری و راحت میشی از دستشون

بعدم یکی از دلایلی که پدرشوهرم نتونست مهر من از دل همسرم بیرون کنه اینه که من شاغلم و از اول زندگی م ...

یه شب پدرشوهرم داشت با پسر خواهر شوهر حرف میزد پدرشوهرم خیلی حرف بیحساب از همسرم بهش گفت یه جوری گفت ک ما داریم از برادرشوهرم میخوریمو اینا با اینکه برعکسه 

میگفت این به سایه ک.. ی ر مردم داره زندگی میکنه و ادامه داد منم تو اشپز خونه مادرشوهرم تو حیاطه بودم اتیش گرفتم و رفتم ب همسرم ک خسته کوفته از ک حیاط مادرشو سیمان کرده بود و قدردانشم نبودن 

خلاصه رفته بود حمام رفتم بش گفتم ببین لابات چی میگه اگه میدونی نمیتونی بگی چقد. خرج داداشات کردی تا خودم بش بگم

بعدم یکی از دلایلی که پدرشوهرم نتونست مهر من از دل همسرم بیرون کنه اینه که من شاغلم و از اول زندگی م ...

همسرمم گفت اشکال نداره و اینا ولی فکر نمیکردم پشت سر من بیاد دعوا راه بندازه

اومد و یه دعوای حسابی و بزن بزن شد 

ولی اون حرفا رو هر سری ب خودمون یا بقه میگفت

دیگه همسرم تحملش تموم شد و رفت دعواش کرد 

حالا از چشم من میبینه میگه تو رفتی گفتی 

یه شب پدرشوهرم داشت با پسر خواهر شوهر حرف میزد پدرشوهرم خیلی حرف بیحساب از همسرم بهش گفت یه جوری گفت ...

ای همسرت مونده بخدا. چکار کنه. خانواده اش همینن. نمیتونه بذاره کنار. یا بی خیالشون بشه. ولی خودشم می دونه بی پشت و پناهه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792