سلام خانم گل های عزیز من و شوهرم همیشه سر خانوادش بحث داریم جوری که اگه به روز هم اسمش نیاد با یه کلمه استارت زده میشه این وضعیت هم به خاطر رفتار ناحق شوهرمه .که حاضر نیست بپذیره اشتباهات خانوادش رو
خلاصه گذشت و باهاش حرف زدن خانوادم که دلیل این رفتارای تو چیه و دختر ما چه اشتباهی کرده .اونم در نهایت با عصبانیت گفت من نمیتونم پدر و مادرم رو جا کسی بدم میتونم باز زن بگیرم اما هیچکس پدر و مادر آدم نمیشه .درسته خواسته حرف تو دلش رو بزنه اما دل من خیلی شکسته و نمیتونم حتی تو روش نگاه کنم در صورتی که خدا رو شاهد میگیرم که من کوچکترین تقصیری نداشتم اما خانواده خودش واقعا آویزون زندگی ما هستن و آرامش واسه ما نذاشتن.نمیتونم خیلی توضیح بدم که متوجه بشید.فقط اگر مردی بهتون این حرف رو میزد از این به بعد چکار میکردین؟