یه همسایه داریم امروز صبح که داشتم می رفتم خرید یعنی ساعت حدود ده و نیم دیدم که بوش دم در با صدای بلند گریه می کنه پدرش هم توی ماشین خواب بود ماشین باز بود (هوا گرمه) اونم صندلی راننده رو خوابونده بود وخواااب یه دفعه بچه هه دید که مامانش دنبالش اومد تو حیاط انگار که چیزی بخواد نیشش بزنه دوید بغل باباش پناه برد مادرش هم تا دید داریم می بینم (البته کاملا کم لباس بود) رفت پشت دروایساد بعد ما رد شدیم اومدیم پسرم گفت چه خبره گفتم از مزایای زیادی باکلاس بودنه مشکلاتشان هم ترسناکه ترسناک ها
چند وقت پیش مادر مادر بچه وسط کوچه با یه چوب به قطر چند سانت طوری دختربچه ی پنج ساله یعنی نوه ی همون دختر رو سرشیطنتش زد که فکر کردم دست هایش شکست اصلا یه سروصدایی راه انداخته بودن که همه ی همسایه ها ریخته بودن بیرون وقتی هم که اعتراض ما رو دید شروع کرد فحاشی و حرفهای زیر زانو که البته جوابش رو شنید ولی مشکل اینه که واقعا باید یه بچه تلف بشه تا کسی مسئولیت رسیدگی به خشونت علیه بچه ها رو جدی دنبال کنه ؟!! چرا دولت ما از وضعیت بچه هامون خبرنداره؟ پس این مراقب های بهداشت جز ناخن بلند کردن وتوی ماگ قهوه وچای خوردن پسر میزشون میوه خشک گذاشتن چکار می کنند اصلا چرا نباید بچه های ایران همیشه چکاب بشن چرا کسی نیست حمایتشون کنه ؟اصلا چرا مراکز بهداشت مشاور روانشناس نداره که هی زنگ بزنه بچت روبیار واکسن ضد افسردگیشو یا ضد خودکشی درآیندشو بزنه؟ اون وقت همکار شوهرم با لیسانس روانشناسی مجبوره برای گذراندن زندگی ماشین سنگین برونه؟