شوهرم کوچکترین دفاعی ازم نکرد
باهاش قهرم
الان اونم قهره دست پیش گرفته
از سرکار اومده یک کلام حرف نزدیم باهم
از دستش خسته ام تروخدا یکی منو راهنمایی کنه
باید چند روزی صبر میکردی بعد میرفتی خونه پدرت و این مدت یکم دل شوهرت بدست می‌آوردی و اگه میدونی حق با شوهرت بوده ویا بیگناه هست توقع داشته طرف داریوش بکنی
با قهر کردنش چه کنم؟ عوض من اون قهر کرده
اگه بدونید چه حرفایی بهم زدن دیشب
درحالی که من بیگناه بودم، علت دعوا جیز دیگه ای بود اینا از خانواده من عقده داشتن سر من خالی کردن
حالم خیلی بده پدرشوهرم بهم هی میگفت لالللل شو دهنتو ببند تو دعوا هرچی میگه گوش کن زن که انقد زیادتر از کوپنش حرف نمزنه
این نمیگفت بابا زشته این حرفارو نزن
اصلا دعوا زنو شوهری به کسی ربطی نداره دخالت نکنید
دقیقا موافقم
ولی دلم ازش خیلی شکسته اخه ظهرش که خونه بابام بودم با مامانم به خاطرش دعوا کردم که نباید به همسرم حرف میزدی
شبش خونه اینا دعوا شد هیچی از من دفاع نکرد
تک و تنها بودم دو نفری داشتن منو میخوردن پدر و مادرش
گفتم حیف دل مادرم که به خاطر تو بشکنه و دعواش کنم
زندگی بالا پایین زیاد داره حوصله کن یه روز به دغدغه های الانت میخندی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
