شوهرم سیم کارت وگوشی مخفی داره ی دختر دارم .سابقه چت و خیانت داشت ولی هیچ کس حمایتم نکرد برا جدایی رفتم قهر پدرم گف دخترتو چرا اوردی مادرم گف خونه شوهرت بی منت هیچ پولی نداشتم تواون ی ماه عین گدا گشنه ها بودیم هم خودم هم دخترم خواهرم ک کوچیکتر ازمنه مدام با دخترم دعوا میکرد وکیفمون برمیداشت و پرت میکرد توراه پله ک گم شین برین خونتون سرسفره نگاهشون خیلی سنگین بود این حرفا رو ک میزنم بخدا دلم هزار تیکه میشه .خیلی بد بود اون دوران ازاونور شوهرم مدام میگف غلط کردم برگرد ادم میشم من شکایت کرده بودم اونجا اونقد اون خانوما گفتن ک شوهرت دوست داره فلانه بهمانه تعهد داد برگشتم خونه ام بعدش دیگه فهمیدم خونه پدرم جایی ندارم هیچکس اونجا من طلاق گرفته رو نمیخاست شوهرم اونقد گف چون خودمم دلم نمیخاست بچم تک فرزند باشه باردارشدم و الان باردارم اینم دختره قسمتون میدم به امام حسین که راجع به بچه ها چیزی نگین چون از جونم بیشتر دوستشون دارم و پاشون هستم .ی ماهی میشه ک فهمیدم شوهرم ن تنها دست برنداشته بدترم شده گوشی وسیم کارت مخفی گرفته از یکی از فامیلاشون ک لات ب تمام معناست دعوامون شد زنگ زد ب مادرش اونم هرجی دهنش درمیومد گفت .بهم گف میخای پسرمو سکته بدی ببر بچتو بنداز از زندگیش برو بیرون گفتم این از پسرداداشت سیم کارت و گوشی گرفته با دخترا حرف میزنه گف خوب کرده من گفتم بگیره دوس نداریی هررری خلاصه ک بعدش شوهرم اومد غلط کردم نرو واین حرفا من جایی نداشتم ک برم فقط وانمود میکردم وگرنه هیچ جا نبود 😔🥺شوهرم گف سیم کارت دست من نیس اونقد قسم خورد منم چاره ای نداشتم گفتم باشه حرفتو قبول میکنم ولی ازاونروز نمیدونم هرروز کجا میره الکی میگه میرم سرزمین ولی هرموقع زنگش میزنیم میگه هنوز تو شهرم زیادم بزنیم گوشیش خرابه خاموش میشه شایدم نمیدونم خودش خاموش میکنه و معلوم نیس کجا میره من برمیدارم ب اون یکی سیم کارت زنگ میزنم ببینم ردشنه یا نه نمیدونم ولی دلم داره میترکه امروز از صبح خیلی خوشحال بود تاساعت ۱۲ گف میرم روستا من یک ونیم زدم دیدم هنوزتو شهره بهونه های الکی اورد اخرشم خاموش کرد منم برداشتم ب لون خط مخفی زنگ زدم دیدم تو شهره اخه تو روستا سخت انتن میده تو شهر زود فورا انتن داد خلاصه ساعت سه روشن کرد منم گعتم کجایی داد میزد تونمیدونی گوشی من خرابه خاموش میشه نگو مادرشم پیششه هرچی دهنش دراومد جلو اون بمن گف مادرش هیچی نمیگف 😔بعدش من زنگ زدم مادرش گفتم اینهمه فحشم داد چرا نصبحتش نمیکنی مادرش گف من دخالت نمیکنم این سکته میکنه کار دستم میده گفتم چرا جلوشو نمیگیرین گف حساسیت نده بذار اونقد بره حرف بزنه بمیره تو محل سگ بهش نده 😔ازاونور نگو شوهرم زنگ بزنه مادرمن ک این دست برنمیداره از سرم مادرمم زنگ زد ک چرا خودتو زدی به مریضی چرا ولش نمیکنی چراگیر میدی بهش بشین زندگیتو بکن خرج خودتو بچه هاتو میده بشین زندگیتو بکن درستو بخون ی جا قبول شو الان با دوتا بچه میخای چیکار کنی شوهرمم پیام داد بااین حرفات گورتو گم کن خونه ببینمت جرت میدم خیلی دلم گرفته ی درخت زردالو هس وسط حیاط همش نگام بهش میفته میگم کاش دلشو داشتم خودمو ازش اویزوون میکردم خفه میشدم خیلی دلم گرفته ن کسی رو دارم ن جایی رو بچه ها بیاین حداقل ارومم کنین بخدا من اشکام لحظه ای امون ندادن پس تروخدا نگین زیاده نخوندم
خدا بعضی ها رو از زندگیتون میبره بیرون چون حرفهایی رو شنیده که شما نشنیدین 👌👌👌👌پس اینقدر گله نکنین ازش💔
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
به نظرم اگر هنری نداری خودتو به بی خیالی بی اعتنایی مطلق بزن به فک کن طلاق گرفتی یکی هم هست داره خرجیتون و میده کاری به کار. اون آدم نداشته باش تنش برای خودت درست نکن اگ میدونی در آینده میتونی کار کنی بازم باید صبر کنی بچه هات بزرگ بشن پس صبر تنها راه حلته
شرایط تورو ندارم ولی تو اوضاع سختیم برای فرار از شرایط فقط میدونم که باید پول در بیارم نمیدونم چجوری ولی توام دنبال این باش که پول داشته باشی و جوری رفتار نکن که میخوای طلاق بگیری چون اونجوری ممکنه اجازه نده
متاسفانه باید بگم پول همه کسته خواهر برادر پدر مادر شوهر منتظر هیشکی نباش
دارم از غصه خفه میشم زنگ میزنم دعوا راه میندازه چون مطمئنم پای کس دیگه وسطه بخاطر اونه ک میگه زنگ نز ...
ببین سعی کن بزنی به بیخیالی تو هزاربارم زنگ بزنی اون بخواد بره میره فقط زندگی رو برا خودت و بچه هات تلخ میکنی حتما برو یه مهارت یاد بگیر خیاطی ارایشگری درس بخون و تا میتونی خرج کن و مخفیانه پس انداز کن به هیچ کسم نگو