2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من برای خواهرام میخونم سه هایلایتم‌تو‌اینستام‌دارم 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
منم برای خانواده 😂اونام دیگه خسته شدن گوش نمیدن میشه یکی از شعرات بنویسی

خجالت میکشم 😂

توام برام بنویس 

باید تایپ کنم بکم طول میکشه 

و‌بگم که اینو تو روزایی نوشتم که افسردگیم‌شدید بود نمیتونستم بخوابم همش کابوس میدیدم‌و‌روزی چهار نوع قرص میخوردم 

درضمن فقط بعنوان تراوشات ذهن مریض من بخونش اغماض به خرج بده لطفا 🥴

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!

چشم هایم‌ را می بندم 

نفس هایم‌آرام‌می شود 

و من دیگر اینجا نیستم … 

چه تفاوتیست میان من و آن مردی که هزاران سال پیش زیر سنگینی سنگهای اهرام ثلاثه جان باخته است؟ 

هر دو‌خوابیم در گورهایی متفاوت ! 

کسی چه میداند شاید او خوشبخت تر باشد حتی 

شاید آخرین کابوسش را شب قبل از مرگش دیده باشد 

کابوسی که خبر از مرگ میداده است و سنگی بزرگ و لغزشی ناگهانی 

آیا اوهم کودکش را تکه تکه میبیند؟ 

پدرش را آویخته بر دار و دستان مادرش را فشرده بر گلوی‌کودکش ؟ 

گمان نمیکنم 

چرا که اگر مرده ها نیز در عذاب باشند پس ثمره این همه رنج‌چیست؟ 

سبکی یک‌رویا پاداشیست برای شانه هایی که زیر سنگینی تحمل ناپذیر هستی خم شده اند

رویایی که درآن کودکت میخندد

پدرت میخندد 

و توآرامی آرام‌تر از همیشه … 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
وای خیلی زیبا بود دقیقا سبکی ک دوست دارم

توام برام بنویس 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز