سلام عزیزان
من یه خواب دیدم که خیلی فکرم درگیر هست
تعریف میکنم ممنون میشم اگه کسی تعبیر خواب بلدهست بگه تعبیر خوابم چی میشه
مادرمن چند سال پیش فوت شدن
خواب دیدم مادرم معده اش درد میکرده رفته دکتر ودکتر اومده شکم مادرم رو باز کرده تاعمل کنه مادرمو ولی چون دیده نمیتونه بدون بخیه زدن مادرو ول کرده
مادرم اومده خونه تو یه گوشه خونه یه پتو پهن کرده بود روی خودشو باچادرش پوشنده بود وازش خون میرفت واحما واحشام بدنش هم بیرون بود ومادرم راضی به مردن بود کوچکترین ناله ای نمیکرد من تا این وضعیت رو دیدم مادرم رو بلند کردم ببرم بیمارستان توی خواب بزور ماشین تهیه کردم برای رفتن به بیمارستان ومادرم هم مرتب میگفت من راضیم بذار بمیرم تا اینکه تو راه بیمارستان یه جا توقف کردیم که مادرمو به یه شخص که انگار دکتربود نشون بدیم که اونم گفت ببرید بیمارستان مادرم گفت من دیگه بیمارستان نمیام بذارید همینجا تموم کنم واصلا هم ناله نمیکرد و حتی از دست خواهرم خوراکی میگرفت و میخورد که من بهش گفتم اگرنیایی بریم بیمارستان میرم وسط خیابون جلو ماشینا میشینم که مادرم راضی شد بازم سواربشه که بریم بیمارستان توهین حین من دستامو بلند کردم رو به آسمون و داد میزدم که ای خدا اگر هستی مادرمو شفابده اگر هستی ازمون نگیر مادرم رو و همین طور التماس خدا میکردم که یهو بیدار شدم
حالم از صبح پریشونه
قربون مادرم برم دلم خیلی براش تنگ شده
راستی دیشب اصلا به فکر مادرم نبودم که این خواب رو دیدم